این دو راه خیلى با هم تفاوت دارند که انسان هنگام مرگ،
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ.»؛ (به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم.) بگوید،
و یا دم رفتن با حال حسرت و پشیمانى و ندامت برود
و بگوید: اى کاش از این راه نمى رفتم!
این دو راه خیلى با هم تفاوت دارند که انسان هنگام مرگ،
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ.»؛ (به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم.) بگوید،
و یا دم رفتن با حال حسرت و پشیمانى و ندامت برود
و بگوید: اى کاش از این راه نمى رفتم!
و سرانجام نشانمان (لوگو) طراحی شد . قبل از اینکه دوستان هنرمند و صاحب سخن در امر طراحی و گرفیک بر من مبتدی خرده گیرند باید عارض شوم که به شدت مشتاق شنیدن نظرات حضرات عالی شما عزیزتر از جانان هستم ، پس لطفا حقیر را از این امر دریغ مفرمایید .
برای مشاهده در اندازه ی بزرگتر اینجا کلیک نمایید .
و اما چرا این طرح ...
برایم شده محال ، اینکه بتونم بدون هیچ حجابی به تو برسم . تویی که تمام ملائک منتظر قدومت هستن و تو هم مستانه به سویشان میروی ، از شادمانی صورت پیداست که چقدر خرسندی از خودت ، آخر خودت را خوب فروختی . خدا هم خوب خرید ، و من در این معامله ی تو و خدا تنها حکم آن یخ فروش را دارم که از شوق گرم تر شدن هوا ، نفروختم و وقتی که به خود آمدم دیدم هم تمام شد و هم نفروختم .
آه که چقدر دوست داشتم من آن بودم ، آنی که تو را در آغوش گرفته ، به نظرم بوی سیب را خوب فهمیده است که چنان بوسه ای می زند بر صورتت
یا حسین .... این خودِ بی خودی را هم می خری ؟؟؟
شاید تا حالا این جمله ی شهید ابراهیم هادی رو چندین بار شنیده باشیم که میگه
"دارایی ات را اگــــر از دست دادی شهیــــــــد نمی شـــوی، با دست اگر دادی شهید خواهی شد."
اما یه سوال ، دارایی چیه ؟
چیزی جز تمام اون چیزی که بهش علاقه داری ؟... ، حالا میتونه مال و ثروت باشه یا اینکه جون و جسمت . مهم این نیستش که شما صندوق صدقه ی خونتون رو چن وقت یه بار خالی میکنین یا اینکه چقدر به فکر سایر مردم هستین ، مهم اینه که ببخشین ، تمام چیزی که دارین ببخشین ، حتی اگه تنها اناری دارین و فاطمه از شما درخواستش رو کرده به راحتی و بدون حتی تاملی در راه خدا بدین .
خداوندا خودت کاری کن بیش از این شرمنده ی بزرگ مظلوم عالم نباشیم ...
هواپیما که رفت، چند نفر بی هوش ماندند و من که ترکش توی پایم خورده بود و حاج حسین، تنها. رفته بود یک تویوتا پیداکرده بود. آورده بود.
می خواست ما را ببرد تویش. هی دست می انداخت زیر بدن بچه ها. سنگین بودند، می افتادند.
دستشان را می گرفت می کشید، باز هم نمی شد. خسته شد.
رها کرد رفت روی زمین نشست.
زل زد به ما که زخمی افتاه بودیم روی زمین، زیر آفتاب داغ. دو نفر موتور سوار رد می شدند. دوید طرفشان.
گفت: " بابا ! من یه دست بیش تر ندارم. نمی تونم اینا رو جابه جا کنم. الان می میرن اینا. شما رو به خدا بیاین."
پشت تویوتا یکی یکی سرهامان را بلند می کرد، دست می کشید روی سرمان.
نگاه کن. صدامو می شنوی؟منم، حسین خرازی.
گریه می کرد.
در طول این سالها زجر زیادی کشیدم؛ بیمارستانها و شهرهای مختلف بستری میشدم؛ برخی جانبازان چشمهایشان را از دست دادند، اما جانباز اعصاب و روان قضیهای متفاوت دارد، چون معلوم نیست این حالتها چه زمانی به سراغاش میآید. حالتهای آنها فرق میکند.
اگر به نمونههایی از آن بخواهم اشاره کنم، آیا شما دیدهاید فردی که مادرش را خیلی دوست دارد، انگشت او را با دندان قطع کند؟! من این کار را کردم. به مادرم گفته بودند اگر تشنج کردم نگذارد دندانهایش قفل شود، یک شیءای بین دندانهایش بگذارید. مادرم وقتی در این موقعیت قرار گرفت، انگشت خود را بین دو فک من گذاشت، من هم انگشت او را قطع کردم. بعد از اینکه به حالت عادی برگشتم، انگشت را از دهانم بیرون آوردند و بعد بردند پیوند زدند.
به یاد دوران دبستان افتادم ، آنجا که مقدمه ی انشاهایمان می شد ، بهانه و نه مقدمه ، ولی این بار به راستی مقدمه ی انشایم بهانه است . بهانه ای که با دیدن این سخن مسئول محترم (به زودی آشنایتان میکنم) دوباره معنایش پر رنگ تر شد.
20 مرداد سال 93
استاندارقم: کریستین امانپور در شجاعت و دانش الگوی خبرنگاران باشد
آدرس اینترنتی متن خبر (برگرفته از سایت مشرق نیوز.......حتما مطالعه گردد ........ برای مشاهده متن اصلی خبر اینجا کلیک نمایید .)
الگو ی مورد نظر استاندار....کریستین امان پور
الگو ی مورد نظر استاندار...اوریانا فالاچی
توضیح مختصر
شاید که نه ، حتما می شناسید این بانو که به قول جناب استاندار الگو خبرنگاران را آن هنگام که به مصاحبه می پرداخت با جنابان رئس حمهورمان . همان خانمی که از ایران و هویتش تنها زبان فارسی را یاد گرفته است و تنها بهره اش همین نام خانوادگیش است . حال این خانم با این وجنات که نیازی به توضیح مبسوط دگیر نیست را باید الگویمان قرار داد ؟؟؟ به راستی چرا ؟
اصلا من شیعه مولا و شیفته بانو (حضرت مادر (س)) چه سنخیتی است با این شخص ... که حال باید بشود الگویمان ...
بگذریم از این افاضات جناب مسئول ....
ولی تنها یک جمله .... شهید صارمی ها و آوینی ها الگویی بهتر نبود برای خبرنگاران ما تا این زن ....
منتظر دریافت پاسخ شما هستیم ، جناب استاندار ....
الگو
ماهیت این لغت را درست نمی دانم که وابسته به کدامین فرهنگ است ، فرنگی باشد یا نباشد فعلا مهم نیست ....
مهم این است که دارد گم می شود یا به زور گمشان می کنند .
ولی الگو های ما گم شدنی نیست ..... اظهر من الشمس که می گویند مگر چیزی غیر از همین شهدا هستند ....
امیر مؤمنان على (علیه السلام) مى فرماید:
أَلا و إِنَّ التَّقْوى مطایا ذُلُلٌ حملَ علَیها أَهلُها و أُعطُوا أَزِمتَها فَأَوردتْهم الْجنَّةَ
تقوا همچون مرکبى است راهوار که صاحبش بر آن سوار است
و زمامش در دست او است و تا دل بهشت او را پیش مى برد
این بار تشریح نمی شود .... خود باید دانست که چرا تاکید ولی بر حفظ راه است ولو به اقل ...
شهادت را نه در جنگ، که در مبارزه می دهند.
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم!
غافل از این که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.