روی سنگ قبرم بنویسید که او هم مثل رهبرش انقلابی بود...

۵۰ مطلب با موضوع «شهد نامه» ثبت شده است

نخل ها استاده می میرند...

 طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد...
یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگری را که لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, معلوم بود که شهید دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند.
معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر.
دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است...
پدری سر پسر را به دامن گرفته است...
شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر...
کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردیم
۲ نظر
گمـ ـنام

این الرجبیون ...

در اینجا میتوان پاسخ "این الرجبیون ؟!!..." را داد.

۱ نظر
گمـ ـنام

از خون تا خاک ...

گـــآهی که چادرت خاکی می شود از طعنه های مردم شهــــــــر .... یاد چفیه هایی باش که برای چـــــــــــــآدری ماندنت ، خونی شدند ...

۱۷ نظر
گمـ ـنام

خدایا شنیده ام که...

ألسلام علی الرأس المرفوع 

درجاده بصره - خرمشهر وقتی که شهید علی اکبر دهقان به شهادت رسید،
ایشون همین طورکه می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت وسرش جدا شد...
در همان حال که تنش داشت می دوید سرش روی زمین می غلتید...
سر این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد...
همه داشتند گریه می کردند...

چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش روبرداشتند، نوشته بود:
• خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع ) با لب تشنه شهید شده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم...
• خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع ) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشه...
• خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع ) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم که بتونم با اون انس بگیرم و بتونم بعد مرگم قرآن بخونم، ولی به امام حسین (ع ) خیلی عشق دارم... دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده ام مشغول به ذکر یاحسین یاحسین باشه...
.
.
.
این گونه بودند یاران خمینی ..... .
و چگونه ایم ما ....؟؟؟ ....

┘◄ نقل از کتاب روایت مقدس، ص ۳۰۰

۵ نظر
گمـ ـنام

شلمچه ....

بوی جنون جنوب می آید...

آه جبهه کو برادر های من....


به یاد شلمچه و غروب پر خونش.

۰ نظر
گمـ ـنام

بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم...

در راه ِ رسیدن به تو، گیرم که بمیرم

اصلاً به تو افتاده مسیرم، که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم، که بمیرم

این جامِ ترک خورده چه جای نگرانی ست

من ساخته از خاک ِ کویرم ، که بمیرم

خاموش مکن آتش ِ افروخته ام را

بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم...


بنا به نظر یکی از مخاطبین شاعر این غزل ، آقای فاضل نظری هستند.

۵ نظر
گمـ ـنام

شهید پروری

هر چه فڪر میڪنم میبینم زن ڪه باشی نمیتوانی مثل آن موقع ها بجنگی و شهیـد شوی ...

ولی می شود با حجاب باشی

و

شهیـدپروری ڪنی ...

ان شـــــــــاالله

۹ نظر
گمـ ـنام

گویند قافله ای در راه است ...

۱ نظر
گمـ ـنام

مسیح بلوچستان

بخشی از وصیت نامه  """" سردار شهید نورعلی شوشتری"""""

دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هرچه بودیم!
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!

دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد!

الهی!
بصیرمان باش تا بصیر گردیم و بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم!
و آزادمان کن تا اسیر نگردیم!
.
.
آمین یا رب العالمین


 مشاهده فیلم نحوه ترور شهید شوشتری توسط جند الشیطان ...

۵ نظر
گمـ ـنام

همه اش بود 16 سالش ...

داشتیم از فاو برمی‌گشتیم سمت خودمان، که قایق خراب شد.

قایق دوم ایستاد که ما قایقمان را به آن ببندیم.

یکدفعه هواپیماهای عراقی آمدند. 

همه شروع کردند به داد زدن و یا مهدی و یا حسین گفتن. 

چند نفر هم پریدند توی آب، یک نفر ولی می‌خندید. 


سرش داد زدم که الان چه وقت خندیدن است. گفت:

خوب اگر قرار است شهید بشوم چرا با عز و جز و ناراحتی؟! 

شانزده سالش بیشتر نبود.

۱ نظر
گمـ ـنام