روی سنگ قبرم بنویسید که او هم مثل رهبرش انقلابی بود...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد» ثبت شده است

آرمان ما ...

مرد ِ انگلیسی گفت : شمـا غیر واقع بینانـه عمل میکنیـد !

اینطـور جلو بروید تحـریم می شویـد .. !

شهیـد بهشتـی گفت :

«انقـلاب ِ ما انقـلاب ِ آرمـان هاست نه تسلـیم به واقعیـت ها !

همـان نان و پنیـر برایمـان کافیسـت» !

۵ نظر
گمـ ـنام

فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 1

بخش اول 


قدیما که جنگ می شد ، دو جور جنگ می کردند ، یه مدلش این بود که همشون همگی همزمان تو جنگا شرکت می کردند و هر کی هر چی می تونست رو علیه دشمن به کار می گرفت ، یکی با گرز و یکی با شمشیر.اصلا مهم نبود  که طرفت کیه و با چیه . فقط  بزنش و از بین ببرش ، این غایتش این مدل جنگیدن بود.

اما یه مدل دیگه این بودش که متناسب با هم می جنگیدن ، یعنی مثلا یه جنگجوی تنومند با هم قد و قواره ی خودش پیکار میکرد و سواره با سواره بود . این جور جنگیدن ها  طرفدارای بیشتری داشت ، اگه هم به تاریخ اسلام رجوع کنیم ، می بینیم که غالب جنگهای اسلام از این نوع بودش .

حالا هدفم از گفتن این موضوع چی بود ! باید قبول کنیم که ما الان تو جنگیم ، باید باور کنیم که ما دشمن داریم و این عین حماقته که دشمن رو فراموش کنیم و بگیم  که بابا اون سرش شلوغ تر از اینه که بیاد و با ما درگیر بشه . مگه جنگ فقط به اینه که توش توپ و تانک و دود  و آتیش باشه ؟

اصولا جنگها به این خاطر شروع میشه که علت مایه اخلاف شده ، حالا از نوع اعتقادی (اسلام  و مشرکین)، سیاسی (جنگهای جهانی ) و یا اقتصادی (پادشاهان ایرانی مثلا نادرشاه افشار) .

خب ما الان دقیقا تو کدومش هستیم ؟ اگه بگیم چون ما علمدار تشیع تو جهانیم بیراه نگفیتم . تنها ملت حامی مظلومین و معاند ظلم و فساد دروغ نگفتیم . پس اگه ما از مظلوم حمایت کنیم ، یک طالمی هست که ما ازش تنفر داشته باشیم خب پس دیگه یه جور از دشمنای ما میشن همون ظالما. یعنی اعتقادی با هم مشکل داریم.

اگه بگیم که ما دومین کشور نفت خیز و گاز خیز جهانیم ، بزرگترین دارنده معادن و مخازن فلزی و غیر فلزی هستیم ، کذب نگفتیم . خب شما اگه یه تیکه جواهر دست باشه بری تو خیابون و به همه نشونش بدی یکی پیدا میشه که هوای سرقت کردنش از شما بزنه به سرش . یکی دلش هوس میکنه که همچین نفت مفت بیاد تو رگ صنعت کشورش . یعنی خیلیا هستن که چشم طمع دوختن به اموال ما . میگین نه ! از همون قدیما که اسکندر حمله کرد شما شروع کنین تا همین جنگ با عراق  ، اصلا نمی دونم نفت ما چه مزه ای میده که همه مشتاق خوردنش هستن . پس ما دشمن اقتصادی هم کم نداریم .

سیاسی هم دیگه توضیح نمی خواد. شما وقتی تونستی نشون بدی که میتونی با دست خالی یه نظام مستبد و خونخوار رو بندازی بیرون و حکمتت تماما مردمی باشه و از اون جالبتر اینکه به سرعت پیشرفت کنی ، یه همچین حکومتهای هستن تو عالم که مرامش مثل رفتار همون  شاه و خاندانشه . یعنی ما شدیم خار تو چشم هر چی حکومت ظالم و مستکبره تو عالم . شما از مصر و تونس  و لیبی شروع کن که خودشون انقلاب کردن تا ونزوئلا که مردمش با هم علیه آمریکا و غرب قیام کردن. از حزب الله که  وقتی دید ما تونستیم عراق رو بنشونیم سرجاش شروع کن تا حماس که الان هر جایی که میره میگه مقاومت آخه دید که مقاومت بود که ما رو تونست جلوی شاه و شاه دوستا پیروز کنه. خوب دشمنای سیسایمون هم که شدن بی شمار.

اما از همه اینها مهمتر فرهنگمونه.تا حالا بحث قومی و ملیتی بود . ایران بود و کشورهای دیگه . جنگ و جنگجو کاملا مشخصه و آشکار.دشمن رو میشه دید و حرکاتش رو زیر نظر گرفت ولی فرهنگ جنسش با موارد قبلی به کل فرق میکنه .

اصلا دشمن کیه ؟ کجاست ؟ ما نیروهامون کین و کجان ؟ با چی بجنگیم ؟ کجاها رو بمباران کردن تا الان ؟ هدف بعدیشون چیه و کجاست ؟ و هزارتا این جور سوالا که باید خوب و منطقی به تک تکشون جواب داد.

اگه عمری باشه به صورت ساده و کامل این موضوع در آینده شرح خواهیم داد ، اگه عمری باشه به دنیا

یا علی

 

 

۶ نظر
گمـ ـنام

اندر احوالات حسنک و اقتصاد

بعد از استقبال شما دوستان از مطلب توصیه های یک دیپلمات به ... این بار این طنازی رو با داستان حسنک ادامه دادم.امیدوارم که بتونم منظورم رو گفته باشم.خواهشا بد برداشت نکنید و این مطلب طنز است نه هجو  لطفا درک کنید ........

راستی اگه کپی کردین این دفعه اسممون رو بگین ، آخه اینجور دلمون بیشتر خوش میشه به ادامه دادن 

ممنون



چناین روایت کرده اند ، طوطیان شکر شکن و راویان خوش گفتار که حسنکی بود بس زرنگ و نیک گفتار. از کرامات این حسنک همین بس که که در سنه 1392 در جدالی بس شگرف و نامتعارف توانسته کردندی به موجبات چند دهمک درصد بر رقیبان سخت تر از دیو سفید شهنامه پیروز شده کردندی.

القصه .... این حسنک با حیلتی عجیب که موجبات به دهان ماندن انگشت بر دهان و لب و لوچه همگان شده شونده به این طریق که .... من در صد روز این اقتصاد بیمار را معالجه میکنم .من ... من ... من ... .............. خلاصه شود بهتر است ایت منویات این حسنک.

اما این مردمان سخت معیشت و سخت کوش به موجب گذشت اولین صده از روز های تالی انتخاب حسنک ندیده کردندی هیچ گونه بارقه ای امید و بنا بر روایتی اعتدال. زبلی در معیت حسنک گفت که یحتمل نیست بودن تمام هست خزانه علت این وقایع اتفاقیه بودندی و حسنک و دوستان نداشته هیچ عذر و تقصیری. و مردم همچنان به ترقیم (شمردن) ایام مشغول بودندی تا که برسد آن 100 روز موعود....گذر ایام همچنان ادامه داشت که به موجبات قدر الهی سال متحول شده کردندی و سنه 92 رخت بر بست و به جایش 93 بر مسند تقویم روزگار جلوس نموده کردندی. اما به یکباره همه آمال و امید این ملت منتظر و شمارنده به یک بار به تلی از ایهام مبدل گشته کردندی که چه شد آن 100 روز که حال همی باشیست بر انصراف از یارانه یا همان کوپون اقدام بفرموده تا که باشد مایه ارتقای مالیه این نظام. مگر نبود آن عهدی که به وعده داده بودندی ای حسنک..... و این تل همچنان ادامه دارد . اما ملت ما به مانند مژکی نسبت به حسنک کدورک به دل راه بداده که خداوند باری به حق دعای عالی برطرف کناد..... ان شائ الله....

و اما داستان حسنک و رندمدعی که خودش نکرده بود ثبت نام در طرحی منقول به اسم یارانه ، همچنان منتظر رسیدن آن 100 روز میمون است ......

این روایت ادامه دارد....

۳ نظر
گمـ ـنام