روی سنگ قبرم بنویسید که او هم مثل رهبرش انقلابی بود...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی» ثبت شده است

هنر هفتمم آرزوست ...

شاید کمتر کسی باشد که به اصل این سخن که "هنر نزد ایرانیان است و بس " شک و شبهه ای وارد کند . از آن وقت که این مردمان با گل و خاک عجین بوده اند ، هنر و زیبا ساختن محیط را همیشه مدنظر خود قرار داده اند ، به گونه ای که اثبات این مدعی را میتوان در اشیاء به جای مانده از کهن تمدن های ایران باستان از کاشان و همدان گرفته تا شهر سوخته و سیستان را یافت .  

اما بحث امروز در مورد هنر هفتم  ،سینما و تئاتر است .هنری که مصداق فعلی آن فاصله ای بسیار از اصلت ایرانی خود دارد . گروهی این هنر را تماما غربی میدانند و هیچ سبقه ی شرقی و اسلامی به آن نمی دهند ،  اما تاریخ این ملت گواه چیز دیگری است ، چرا که اگر تنها تاریخ بعد از  اسلام این کشور را مرور کنیم ، مقوله تعزیه و تعزیه خوانی خود به تنهایی سندی روشن در مورد وجود این هنر و پرداختن آن توسط عامه ی مردم در ایران است . هر چند که علاوه بر تعزیه و شبیه خوانی ها مواردی مشابه از جمله عموفیروز های عید نورز ، نمایش های روحوضی و ... هم وجود دارند که در نقاط مختلف کشور کم و بیش به آن پرداخته می شود ، اما هیچ کدام آنها به گستردگی تعزیه نیست .

این هنر غنی ایرانی اسلامی که در دوران رضا خان ، به شدت  مقابله با آن آغاز شده و در دوران پهلوی دوم ادامه داشت ، کار به آن حد رسید که منابع  کهن و غنی برخی از مهمترین تعزیه ها کم کم از بین رفت و به فراموشی سپرده شد . با کمرنگ شدن تعزیه در سطح جامعه ، غرب زدگان روشنفکر نما ، از این خلا فرهنگی سوءاستفاده کرده و تئاتر و نمایش های سالنی را جایگزین کردند.

 در اوایل کار تنها محدود به چند نمایش فکاهی و شبه طنز بود که با با گسترش شهر نشینی و افزایش سطح درآمد مردم از طرفی و از سویی دیگر ورود نمایش نامه های اروپایی و آشنایی مردم با آثار بزرگانی چون شکسپیر ؛ تئاتر از سطح کمدی فراتر رفته و درام و تراژدی هم وارد سالن های نمایش خیایان لاله زار شد .

بعد از انقلاب ، این سخن امام خمینی (ره) که فرمودند : "ما با سینما مخالف نیستیم ، با فحشا مخالفیم ." مجال از فعالیت آن دسته از اهالی سینماو تئاتر که هنر را دست مایه ارضای شهوات خود میدیند گرفت . به گونه ای که نسل جدیدی از سینماگران و تئاترگران وارد این بحث شدند ، اما عدم داشتن  توان کیفی بالا از سویی و از سویی دیگر درگیر شدن مردم با جنگ  دیگر روحیه هنر پروری را در جامعه از بین برده بود ، باعث این شد که از آن استقبالی نشود  و رنگ و بوی هنر ارزشی در تئاتر کمرنگ گردد.

این رویه همچنان ادامه داشته و آمفی تئاتر ها همچنان خالی از وجود افراد ارزش مدار می بود که در سایه عدم حضور این افراد ، مجددا مجال حضور هنر وران معاند ارزش های اصیل اسلامی ایرانی فراهم شده و کم کم این افراد جای پای خود را محکم کردند .  البته شایان ذکر است وجود افراد نااهلی همچون "گنجی" وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بی تاثیر نبوده و به نوعی یک انقلاب معکوس فرهنگی در حال شکل گرفتن بود .

قشر فرهنگی و ارزش مدار جامعه هم که اوضاع این هنر را به شدت خطرناک  می دیدند ،  با تکیه بر هنر اصیل هنروری خود ، تعزیه وارد جنگ نرم هنری شدند ، به گونه ای که  در سالهای اخیر شاهد تئاتر های مذهبی هنری یا به نوعی تعزیه های مدرن که اوج آن را ایام فاطمیه و ایام دفاع مقدس تشکیل میدهد ، هستیم .

اما با ظهور دولت به ظاهر معتدل وقت ، بار دیگر شاهد تئاتر های سخیف هستیم ، به گونه ای  که دیگر از دیدن و شنیدن سخیف موضوعات در سالن های بزرگ کشور هیچ  تعجبی نمیکنیم . تئاتر های که کاملا مغرضانه هدفشان نسل جوان بوده که با زبان نرم هنر اقدام به سست کردن اعتقادات این آینده سازان کشور داشته  و باز هم حربه ی همیشگی دشمنان که همان آندلس سازی ایران و گسترش لاابالی گری در بین مردمان باشد را این بار با شیوه ای مدرن به اجرا درآورند.

اگر خدا بخواهد ادامه دارد ...

۱۵ نظر
گمـ ـنام

اینجا مجازیست ...

این متن در راستای ادامه متون "جنگ فرهنگی و فرهنگ جنگی" نوشتم . لطفا اگه اون مطالب رو نخوندین ، اول یه نیم نگاه بهشون بندازین و بعد اینجا  و  ما رو مورد تفقدتون قرار بدین .

لینک ورود به صفحه ... جنگ فرهنگی یا فرهنگی جنگی 


اینجا تنها جایی است که اول می توان را سیرت را فهمید و صورت را نه . اینجا خوب است چون همه خوبند و آنچه که میخواهند را میتوان بود. اینجا صورت ها را دیدنی نیست اما همگان سیرت هایشان را اینجا نشان میدهند که اگر میتوان صورت و سیرت را به یکباره دید ... وا اصفا ....
اینجا فضای مجازیست!جایی که کمبود های زندگی بی هزینه جبران میشود!
اینجا مهندس شدن؛پولدار شدن؛ خوشتیپی و زیبایی به راحتی دست یافتنی ست ! تنها با چند کلیک ناقابل .
اینجا مجنونِ لیلی شدن آسان است و از ان آسان تر لیلی مجنون شدن .
اینجا همه فکرشان روشن است ، از نیچه میگوند و همه فرویدی تعبد میکنند . اصولا خدا ، خود باید بهشان بگوید که من هستم و گرنه خدای چندان قاهر و متعالی نیست و اگرم هست باید اثباتش کرد به منش خودشان .
اینجا بی هزینه میتوان بهترین بود! همان گونه که در آرزوهایت هم نمی توانستی متصورش باشی . اینجا همان جایی است که میتوان هرآنچه که میخواهند باشی ، از برای شیرین نمایان خسرو نمایی کنی!

تا به حال از سگت "پاپی" عکسی برایش فرستاده ای ؟!! از سفرت با ددی چطور ، آن هنگام که در خیابان های  شانزالیزه(نام خیابانی است در پاریس) به فکرش بوده و زیرش کامنت گذاشته ای برای مخاطب خاصت ؟!! خدا بیامرزد این فتوشاپ را ...

 اینجاکافی ست کمی صادقانه دروغ گویی ، راستی دروغ را آموخته ای ؟!!

اینجا کافیست که قربانی کنی ! نه اسماعیلت را . بلکه ایمان و شرف و انسانیتت را . آخر اگر عکس سلفی (self) نگذاری کمتر لایکت می کنند این جماعت . به ایمانت آب داده ای که می خواهی قربانیش کنی ؟!!

اینجا همیشه هستند کسانی که تو را درک کنند ، وقتی که خدا برایت دیگر آنقدر کوچکتر از مشکلاتت می شود که دیگر دعا کردنت و عبادتش ، سودی ندارد در حل این مشکلات . اصلا خدایی هست ؟!!

اینجا جایی است که .... 

اما هرچه کرده ای و نکرده ای ... باز آی ، این شبها خداوندی که همیشه در بلک لیستت بوده منتظرت است ...

اگر توفیقی باشد ادامه خواهد داشت ...

 

۱۲ نظر
گمـ ـنام

چت روم و ما ادراک الچت روم ...

در راستای مبحث جنگ فرهنگی و فرهنگ جنگی این دفعه موضوع مورد بررسیمون رو چت روم ها قرار دادیم . اگه بازم عمری به دنیا باشه ، این موضوع رو مبسوط در چند گزارش شرح خواهیم داد .

لینک دسترسی به آرشیو مطالب جنگ فرهنگی و فرهنگ جنگی اینجا کلیک نمایید.


 


چت روم

 اینجا دوستی معنی ندارد اگر هم حرفی با رنگ‌وبوی دوستی ردوبدل می‌شود دروغی است مصلحت‌آمیز که هر دوطرف از پوچ بودن آن مطلعند.

اینجا فقط و فقط قانون تجارت حکم‌فرماست و در این قانون پول پراهمیت‌تر از هر چیز دیگری‌است…

 

تاثیر دنیای مدرن و مجازی امروز بر روابط، معضلات و پدیده‌های دنیای حقیقی به‌حدی بوده که تصور آن هم باور نکردنی است. دنیایی که با تغییر در ورودی‌ها بسیاری از پدیده‌های شناخته‌شده دنیای دیروز را به پدیده‌هایی نوین بدل کرده و واکنش‌های معمول به کنش‌های گذشته را در ارتباطی بی‌معنا و بعضا در خلاف جهت با کنش‌های فعلی قرار داده‌است.  به‌عنوان مثال خانواده‌هایی که تاچندی‌پیش برای محافظت از فرزندانشان ارتباطات خارج‌از خانه را کنترل می‌کردند و  از نظرشان محیط خانواده تنها محیط امن بود، امروز با پدیده‌ای روبرو هستندکه همه دنیای خارج از خانه را با تمامی‌بزرگی و خطراتش به داخل خانه و حتی در اتاق خواب کوچک فرزندان جای داده‌است…

 

اینجا یکی از هزاران چت‌رومی‌است که برای آشنایی دختران و پسران مهیا شده تا در محیطی امن با یکدیگر آشنا شوند. وارد شدن به این چت‌روم چندان سخت نیست ولی به‌قول امید ۱۹، خارج شدن از آن به‌سادگی ورود به‌آن نیست! امید ۱۹ که سرعت تایپ کلماتش به‌جرات از یک تایپیست حرفه‌ای بیشتر است مدعی است که مشتری پر و پا قرص و ثابت اینجاست.

 

و البته در پیشانی برخی از این چت‌روم‌ها جمله‌ای کار شده که ادعای نظارت بر روم را به‌چشم می‌کشد.

 

او می‌گوید: «اینجا محلی برای تجارت است نه آشنایی و دوستی. افراد اینجا یا دزدهایی هستند که از مشتری‌های گذری شارژ تلکه می‌کنند یا زنان و دخترانی هستند که به‌‌بهانه تن نمایی گدایی شارژ می‌کنند»

 

امید توصیه می‌کند: «برای خودت می‌گم این چت‌روم‌ها از شیشه هم اعتیادشون بیشتره. پات که به اینجا باز بشه دیگه جمع کردنش به این سادگی‌ها نیست. کار هر روز و هر شبت میشه سرک کشیدن و …» و قبل از اینکه منتظر عکس العملی بماند با شکلکی خداحافظی می‌کند و در هزارتوی تالارهای گفتگوی مجازی گم می‌شود!

 

x21 یکی از این تن نماهاست که با یک بیوگرافی مختصر و تلگرافی خودش را اینچنین معرفی می‌کند: «اسمم ثمر. ۲۱ سالمه. ساکن تهران و دانشجوی شهرستانم. با تلفن و وب‌کم بیزینس می‌کنم» آنقدر عجله دارد که خودش پیش از آنکه جوابی برایش دست و پا کنم ادامه می‌دهد: «برای اینکه مطمعن {مطمئن} شی دخترم چن‌ثانیه وب‌تست هم میدم» تناقض میان غلط‌های تایپی و ادعای دانشجویی‌اش بدجوری توی ذوق می‌زند ولی خودش بی‌تفاوت به این تناقض ادامه می‌دهد: «وب تستم هم کاملا لایوه و هر کاری که بخواهی آناً انجام می‌دهم تا بفهمی‌ فیلم ضبط‌شده نیست. بعدش یه شارژ ۱۰ هزار تومنی می‌گیرم و کارم رو شروع می‌کنم» در نهایت هم تاکید می‌کند: «صورتم رو نشون نمی‌دم ولی اگه طالب باشی ۵ هزار تومن میره روی قیمت. در ضمن اگه بخواهی بیرون هم قرار می‌گذارم»

 

ساناز هم که یکی دیگر از این خودنمایان جنسی در اینترنت است تاکید دارد: «من با هیچ‌کس قرار حضوری نمی‌گذارم و تنها از طریق اینترنت با مشتری‌ها ارتباط دارم» او بر خلاف دیگران دلیل این تن‌نمایی اش را تنها نیاز مالی عنوان می‌کند و می‌گوید: «می‌دانم که در اصل این کار درستی نیست ولی من تنها هستم و چاره‌ای جز این‌کار ندارم. اما با همه این حرفا من برای خودم خط قرمزهایی دارم و برای همین هیچ‌وقت قرار حضوری با مشتری‌هام نمی‌گذارم»!

 

از چت‌روم بیرون می‌آیم و بار دیگر با نام یک دختر وارد تالار گفتگو می‌شوم. همزمان با ورود به این تالار با هجوم پیام‌های متعدد و مختلف شوکه می‌شوم. از میان آن‌ها امید۷۴ توجهم را جلب می‌کند که ۱۶ ساله و اهل تهران است. با یک سلام سر صحبت را باز می‌کنم که در جواب می‌گوید: وب می‌دهی؟!  وقتی می‌گویم نه شروع می‌کند به بالابردن قیمت و به‌اصطلاح مخ زدن: من از اون مشتریای دائمیم و اگه وب واقعی بدی ۲۰ تومن هم می‌دم.

 اگه قرار هم می‌ذاری پایه‌ام و این هم شماره من… بزنگ/تسنیم.

 

 

متاسفانه این تنها گوشه‌ای از انبوه مکالماتی است که هر روز و هر ساعت در ده‌ها تالار گفتگوی اینترنتی صورت می‌گیرد

 

 

از نکات جالب دیگر اینکه شخص علی رغم اینکه می داند طرف مقابل دروغ می گوید بازهم شیفته ی حرفهای پوچ و بی اساس اومی شود، که متاسفانه این اعتماد سهل انگارانه ، در اکثر مواقع دامن گیر نوجوانان کشور که درصد بالایی را دختران تشکیل می دهند ، می شود.

اما گذشته از ماهیت بی اساس چت روم ها نگاتی جالب توجه مبنی بر طراحی های کاملا یکسان آن سایتهاست . مهندس م.ق که خود از طراحان سایت بوده می گوید :  " یکسان بودن طراحی سایت برای شرکتهای سازنده ی یکسان امری بسیار طبیعی است و در خیلی از موراد ما شاهد طرحی  مشابه در سایتهای خبر که اصول مشابه دارند هستیم ؛ اما در چت روم ها که هر یک ادعا اسقلال خود از دیگری را داشته ، این تشابه بیش از اندازه ؛ چندان طبیعی نیست . گذشته از بحث طراحی یک سایت ، هزینه نگهداری و نظارت بر سایت بوده که  که با توجه به درگیر کردن بخش وسیعی از هاست شرکت ارائه دهنده و با توجه به اینکه هیچ گونه تبلیغات درآمد زایی این چت روم ها ندارند ، باید به این امر مشکوک بود که چرا اشخاصی حاضرن هزینه ای را بکنند در حالی کهه هیچ سودی برای آنها نداشته باشد .

و از همه ی اینها بدتر ، لینک در لینک شدن اینهاست.برای مثال کافیست شما وارد یکی از چت روم های شلوغ شوید ، با اولین کلیک چت رومی جدید باز می شود که باز با اولین کلیک در چت روم جدید شما وارد چت رومهای دیگری می شوید  ، که به شخصه انتهای برخی از آنها را نتواستم ببینم . حال این سوال که چرا یک چت روم حاضر است برای رقیبان خود تبلیغات کند ، رقیبانی که به طور کاملا اتفاقی مشابه به شما هستن و هیچ کدامشان نیز قصد درآمد زایی ندارید. به راستی نباید تعجب کرد " ؟؟؟

 

این بحث ادامه خواهد داشت ...

 

۵ نظر
گمـ ـنام

فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 2


ادامه از بخش اول       

در بخش قبل     (==> فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 1 <==)      با هم به این نتیجه رسیدیم که آقا ما از هر جهتی که فکر کنیم دشمن داریم و داریم می جنگیم یا اینکه می جنگونمون. اما یه سوال بخش های نظامی و اقتصادی و سیاسی  خوب که مشخصه و چندان نیازی به توضیح نداره ، ولی این قضییه جبهه فرهنگی و جنگ فرهنگی دیگه چیه ؟

هر گروهی که جنگ می کنه یک هدفی باید داشته باشه برای جنگیدنش و اگه شما ندونی که با این جنگت قراره چی به دست بیاری ؛ اصلا جنگیدنت معناش رو از دست میده . نادرشاه تا وقتی که مطمئن نشده بود با جنگ با هندوستان میتونه صاحب کوه نور و دریای نور بشه ، هوای حمله به هند رو به سرش راه نداد.

همین صدام ملعون خودمون هم هوای حاکمیت به خوزستان ایران بود که مثل خوره افتاده بود تو جونش و مجبورش کرد تا 8 سال در عین بی گناهی یک جنگ وحشتناک رو به ما تحمیل کنه.

حالا ما که داریم ادعای جنگ فرهنگی می کنیم ، چی داریم که اینقدر دشمن دوست داره تا از بین ببردش و یا اینکه به دست بیاردش ؟

برای این موضوع میشه از تاریخ کمک گرفت ؛ از دوره صفویه بود که کم کم پای خارجکیا به میهنمون باز شد ، شاه عباس وقتی که دید که دیگه نمیتونه با نیزه و شمشیر علیه توپ و باروت سنگین عثمانی مقاومت کنه  ، ناچار دست به دامن پرتغالیا شد . اونها هم از خداشون بود ، آخه هر چی بود ایران دشمن دشمنشون بود ، پس می شد بهش اعتماد کرد و اگه ایران قوی میشد ، عثمانی ضعیف می شد.

خلاصه این فتح باب همچنان ادامه پیدا کرد و در همون حد توپ و باروت خلاصه نشد . اوج دخالت فرنگیا رو میشه در دوره قاجاریه دید ، آخه نه اینکه اون شاهان خیلی قدرتمند و با عزت بودند  و از بس که دلشون به حال روس و ترک و ... می سوخت ، هی این مملکت و ملت بدبخت رو تیکه تیکه می کردند ، برای اینکه بتونن به هر قیمتی که شده شاه بمونن تا زن بارگیاشون یه وقت کم نشه ، آخه ناصر الدین شاه از همون موقع می دونست که باید به فکر افزایش جمعیت باشه و ناقابل 57 تا زن بیشتر نداشت ، یا اینکه اکثر شاهزادگان جهت همدردی با جماعت معتاد آینده ایران و پیشرفت علم حساس تریاک گیری و صنعت وافور سازی ، بساطشون همیشه به راه بود.

بگذریم از شرح مبسوط قاجاریون خودشون هم عاجزن آقا و ما رو چه به این حرفا.

خب این بنده های خدا ، که حسابی بهشون مزه داده بود شاهی و زور گویی ، حاضر شدن به قیمت امضای ترکمنچای ها و گلستان ها و ... اون خارجکیا رو در خصوصی ترین امور کشور دخالت بدن.

مثلا ترکمنچای رو نوشتن که ایران دیگه حق نداشته باشه  از مردم مظلوم قفقاز و شیعیان آذربایجان حمایت کنه ، آخه روسها می دیدند که اگه بخواد یه روزی علیه اونا قیام کنه و از مردن نترسه همین شیعه ها و مسلمونای اون ناحیه هستش. از طرفی دیگه خوب ایران مردمش یه جوری بودند که تاریخ اون موقع می گفت که اگه بزنه به سرشون و سلسله بعدی که بیاد روی کار دمار هر چی روس و اجنبیه درمیاد.

واسه همین هرچی بلد بودند و تونستند به کار می گرفتن تا ایران ، ایران نشه....

ادامه دارد (اگه عمری باشه به دنیا)...

 

۱ نظر
گمـ ـنام

فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 1

بخش اول 


قدیما که جنگ می شد ، دو جور جنگ می کردند ، یه مدلش این بود که همشون همگی همزمان تو جنگا شرکت می کردند و هر کی هر چی می تونست رو علیه دشمن به کار می گرفت ، یکی با گرز و یکی با شمشیر.اصلا مهم نبود  که طرفت کیه و با چیه . فقط  بزنش و از بین ببرش ، این غایتش این مدل جنگیدن بود.

اما یه مدل دیگه این بودش که متناسب با هم می جنگیدن ، یعنی مثلا یه جنگجوی تنومند با هم قد و قواره ی خودش پیکار میکرد و سواره با سواره بود . این جور جنگیدن ها  طرفدارای بیشتری داشت ، اگه هم به تاریخ اسلام رجوع کنیم ، می بینیم که غالب جنگهای اسلام از این نوع بودش .

حالا هدفم از گفتن این موضوع چی بود ! باید قبول کنیم که ما الان تو جنگیم ، باید باور کنیم که ما دشمن داریم و این عین حماقته که دشمن رو فراموش کنیم و بگیم  که بابا اون سرش شلوغ تر از اینه که بیاد و با ما درگیر بشه . مگه جنگ فقط به اینه که توش توپ و تانک و دود  و آتیش باشه ؟

اصولا جنگها به این خاطر شروع میشه که علت مایه اخلاف شده ، حالا از نوع اعتقادی (اسلام  و مشرکین)، سیاسی (جنگهای جهانی ) و یا اقتصادی (پادشاهان ایرانی مثلا نادرشاه افشار) .

خب ما الان دقیقا تو کدومش هستیم ؟ اگه بگیم چون ما علمدار تشیع تو جهانیم بیراه نگفیتم . تنها ملت حامی مظلومین و معاند ظلم و فساد دروغ نگفتیم . پس اگه ما از مظلوم حمایت کنیم ، یک طالمی هست که ما ازش تنفر داشته باشیم خب پس دیگه یه جور از دشمنای ما میشن همون ظالما. یعنی اعتقادی با هم مشکل داریم.

اگه بگیم که ما دومین کشور نفت خیز و گاز خیز جهانیم ، بزرگترین دارنده معادن و مخازن فلزی و غیر فلزی هستیم ، کذب نگفتیم . خب شما اگه یه تیکه جواهر دست باشه بری تو خیابون و به همه نشونش بدی یکی پیدا میشه که هوای سرقت کردنش از شما بزنه به سرش . یکی دلش هوس میکنه که همچین نفت مفت بیاد تو رگ صنعت کشورش . یعنی خیلیا هستن که چشم طمع دوختن به اموال ما . میگین نه ! از همون قدیما که اسکندر حمله کرد شما شروع کنین تا همین جنگ با عراق  ، اصلا نمی دونم نفت ما چه مزه ای میده که همه مشتاق خوردنش هستن . پس ما دشمن اقتصادی هم کم نداریم .

سیاسی هم دیگه توضیح نمی خواد. شما وقتی تونستی نشون بدی که میتونی با دست خالی یه نظام مستبد و خونخوار رو بندازی بیرون و حکمتت تماما مردمی باشه و از اون جالبتر اینکه به سرعت پیشرفت کنی ، یه همچین حکومتهای هستن تو عالم که مرامش مثل رفتار همون  شاه و خاندانشه . یعنی ما شدیم خار تو چشم هر چی حکومت ظالم و مستکبره تو عالم . شما از مصر و تونس  و لیبی شروع کن که خودشون انقلاب کردن تا ونزوئلا که مردمش با هم علیه آمریکا و غرب قیام کردن. از حزب الله که  وقتی دید ما تونستیم عراق رو بنشونیم سرجاش شروع کن تا حماس که الان هر جایی که میره میگه مقاومت آخه دید که مقاومت بود که ما رو تونست جلوی شاه و شاه دوستا پیروز کنه. خوب دشمنای سیسایمون هم که شدن بی شمار.

اما از همه اینها مهمتر فرهنگمونه.تا حالا بحث قومی و ملیتی بود . ایران بود و کشورهای دیگه . جنگ و جنگجو کاملا مشخصه و آشکار.دشمن رو میشه دید و حرکاتش رو زیر نظر گرفت ولی فرهنگ جنسش با موارد قبلی به کل فرق میکنه .

اصلا دشمن کیه ؟ کجاست ؟ ما نیروهامون کین و کجان ؟ با چی بجنگیم ؟ کجاها رو بمباران کردن تا الان ؟ هدف بعدیشون چیه و کجاست ؟ و هزارتا این جور سوالا که باید خوب و منطقی به تک تکشون جواب داد.

اگه عمری باشه به صورت ساده و کامل این موضوع در آینده شرح خواهیم داد ، اگه عمری باشه به دنیا

یا علی

 

 

۶ نظر
گمـ ـنام