روی سنگ قبرم بنویسید که او هم مثل رهبرش انقلابی بود...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم» ثبت شده است

ویروس کلامی...

برداشت اول :

زیاد عمرش دراز نیست ، همین چند سال اخیر و با رونق گرفتن هنر هفتم و همه گیر شدن رسانه تصویری در خانواده ، این هم وارد خانه ها شد .

خواسته یا ناخواسته همه درگیرش می شوند.  و گاهی آن چنان پیش می رود که برای خودش طرفدارانی  متعصب و ناقلانی بس کثیر را متوجه خودش می کند. فقط کافیست که چند روزی به کار بردنش را طول دهند ، آن وقت است که دیگر از دبستان گرفته تا دانشگاه همه را مبتلا می کند.

اما واقعا چرا ؟ علتش چیست که صرف به کاربرده شدن توسط  گروهی اندک در رسانه موجی به این گستردگی در میان توده ی مردم ایجاد می کند ؟

اما به راستی با این همه ویروس ، چیزی از ارثیه پدریمان (زبان پارسی) باقی خواهد ماند ؟

سوای مقوله ی روانشناسانه و مبحث دیده شدن اشخاص در اجتماع کاربرد این الفاظ حشو گونه چه سودی برای جامعه ی ما را داراست ؟

چیزی جز کاهش غنای ادبی ...

نتیجه تصویری برای تیکه کلام فیلم


برداشت دوم :

اما فارغ از تاثیر کاربرد این الفاظ نوزاد در گویش مردم جامعه ، کاربرد خلاقانه این الفاط پیرامون حوادث روزمره و کابردشان مطابق طبع اشخاص با سلایق گوناگون باعث ترویج خلاقیت فکری در گفتار و هم چنین جلوگیری از گسترش پیام های تمسخر آمیز و آمیخته با گناه نیز شده است.

 http://s4.picofile.com/file/8181623792/IMG_20150408_225530.jpg


برداشت آخر به نقل از حضرت آقا ...

من خیلى نگران زبان فارسى‌ام؛ خیلى نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانى را دُور هم بنشینند. من میبینم کار درستى در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است. همین‌طور دارند اصطلاحات خارجى [به‌کار میبرند]. ننگش میکند کسى که فلان تعبیر فرنگى را به کار نبرد و به جایش یک تعبیر فارسى یا عربى به کار ببرد؛ ننگشان میکند.

در کانون زبان فارسى، داریم زبان فارسى را فراموش میکنیم؛ براى تحکیم آن، براى تعمیق آن، براى گسترش آن، براى جلوگیرى از دخیلهاى خارجى هیچ اقدامى نمیکنیم.

یواش یواش [در] تعبیرات ما یک حرفهایى میزنند - هر روزى هم که میگذرد یک چیز جدیدى مى‌آید - ما هم نشنفته‌ایم. گاهى مى‌آیند یک کلمه‌اى میگویند، بنده میگویم معناى آن را نمیفهمم ، میگویم معناى آن چیست؟ معنا [که‌] میکنند، تازه ما اطّلاع پیدا میکنیم که این کلمه آمده؛ [این‌] یواش یواش کشانده شده به طبقات و توده‌ى مردم؛ این خطرناک است.

برادران و خواهران عزیز! اهمیت زبان ملى یک کشور براى خیلى‌ها هنوز دانسته و شناخته نیست. زبان فارسى باید گسترش پیدا کند. باید نفوذ فرهنگىِ زبان فارسى در سطح جهان روزبه‌روز بیشتر شود. فارسى بنویسید، فارسى واژه‌سازى کنید و اصطلاح ایجاد کنید. کارى کنیم که در آینده، آن کسانى که از پیشرفت‌هاى علمى کشور ما استفاده می‌کنند، ناچار شوند بروند زبان فارسى را یاد بگیرند. این افتخارى نیست که ما بگوییم حتماً زبان علمى کشور ما فلان زبان خارجى است. زبان فارسى این‌قدر ظرفیت و گنجایش دارد که دقیق‌ترین و ظریف‌ترین علوم و دانش‌ها می‌توانند با این زبان بیان شوند.

نتیجه تصویری برای زبان فارسی

 

 

۴ نظر
گمـ ـنام

صاحبمان کجاست ....

اگه تحملش رو ندارید ، نبینید  ...

۴ نظر
گمـ ـنام

یک بازیگر ارزشی یعنی ...

نیازی به توضیحی نیست این آنچنان هویداست که خود گویایی هرآنچه نهانِ دلِ رنجورِ ماست ....

حتما ببینید ...

۲ نظر
گمـ ـنام

فیلم "خانه پدری"

نقدی منصفانه از فیلمی به ظاهر ایرانی ...   (به بهانه اکران دانشگاهی این فیلم در کشور)

برای نقد «خانه پدری» هیچ چیز بهتر از نقل قصه‌ آن نیست. قصه به تمامی گویاست؛ ایرانیان به اسم غیرت آدم می‌کشند و اساساً وحشی‌اند... «خانه‌پدری» فیلمی‌ست که اگر در هر کشوری جز خود ایران و توسط هر شخصی جز کیانوش عیاری ساخته شده بود، به آن لقب فیلم «ضد ایرانی» می‌دانند. برای اینکه هیچ سو برداشت و انتقاد ناعادلانه ای انجام ندهیم ، بخش هایی از فیلم را عینا نقل می کنیم .

یک:    خانه‌ای قدیمی. دوره‌ حکومت رضاخان است. پدری با پسر نوجوانش در منزل‌اند. دختر جوان خانواده وارد خانه می‌شود. پدر او را به زیرزمین می‌فرستد. پسر نوجوان(محتشم) در حال کندن زمین است. چیزی شبیه قبر. دختر اضطراب دارد. از برادر می پرسد «می‌خواید منو بکشید؟». هنوز نمی‌دانیم چه خبر است. پدر و پسر از پاسخگویی امتناع می‌کنند. دختر اضطراب دارد. از دست پدر و برادرش فرار می‌کند و در زیرزمین را می‌بندد. ظاهرا پای آبرو در میان است. مسئله ناموسی‌ست. داستان پدر سنتیِ مذهبیِ غیرتی و دختر جوان.

دختر قسم می‌خورد که کار اشتباهی نکرده است. گریه می‌کند. از ترس بدن‌ش می‌لرزد. خودش را خراب می‌کند. هیچ نشانه‌ مستدلی مبنی بر خراب بودن دختر وجود ندارد. ظاهرش هم معصوم‌تر از چیزی‌ست که باور کنیم دختر پاکدامنی نیست. پدر قسم می‌خورد که با دختر کاری ندارد. دختر اما می‌ترسد و در را باز نمی‌کند. پدر در را می‌شکند. دختر می‌خواهد از در دیگر فرار کند که پدر پایش را می‌گیرد و به داخل می‌کشد. دختر دست و پا می‌زند و التماس می‌کند. پدر خودش را روی دختر می‌اندازد و  به پسر نوجوانش(محتشم) اشاره می‌کند که دسته‌ سنگی هاون را بر سر خواهرش بکوبد. پسر سنگ را محکم بر سر خواهر جوان‌ش می‌زند. دختر دست و پا می‌زند.

داریم صحنه‌ کشته‌شدن دختر جوانی توسط پدر متعصب ایرانی‌ش را با تمام جزئیات تماشا می‌کنیم. دختر همچنان فریاد می‌زند و سعی می‌کند فرار کند. پدر بر سر پسر فریاد می‌زند که سنگ را محکم‌تر بکوبد و کار را یکسره کند. پسر سنگ را محکم بر سر خواهرش می‌کوبد. دختر جان می‌دهد. صحنه با دقت فراوان و با جزئیاتی بی‌نظیر اجرا شده است.

پدر و پسر دختر را به داخل قبر می برند و رویش خاک می‌ریزند. سعی می‌کنند تا وقتی مادر و دخترهای دیگر به خانه برمی‌گردند طوری فضا را درست کنند که انگار اتفاقی نیفتاده و اصلا دختر به خانه نیامده.

در می زنند. برادر مرد - عموی خانواده- وارد می‌شود. از برادرش می‌پرسد که آیا دخترش را کشته و این مایه ننگ را پاک کرده یا نه؟ پدر قبر را نشان می‌دهد اما برادر باور نمی‌کند که واقعا جنازه‌ای در آنجا باشد. برادر -عمو- به پسر کوچک‌ش اشاره می‌کند که سیخ بلندی را بردارد و به قبر فرو کند و ببیند سیخ خونی می‌شود یا خیر. مراحل تست خاک شدن دختر را هم با دقت می‌بینیم.

سیخ خونی می‌شود. عمو از قتل برادرزاده مطمئن شده است و خیلی خوشحال است. دست برادرش را می‌بوسد و روی پای برادرش می‌افتد که: «خوشا به «غیرتت» برادر».

 

 دو:    چند سال گذشته است. محتشم -برادر مقتوله- بزرگ شده و از نوجوانی به جوانی رسیده است. مادر خانواده که تا امروز از قتل دخترش بی‌خبر بوده اتفاقی متوجه می‌شود دخترش در زیرزمین خانه‌ی خود خاک شده است. مادر روی قبر فرزند خود جان می‌دهد.

 سه:    باز چند سال جلوتر می‌رویم. محتشم نوجوان حالا 50 سالگی را رد کرده. مراسم خواستگاری دختر محتشم است. دختر را می‌خواهند به اجبار به مردی همسن پدرش شوهر دهند. دختر ناراضی است. پدر کتک جانانه‌ای به دختر می‌زند. کتکی که از فرط اغراق و زیاده‌روی بسیاری را در سالن به خنده می‌اندازد. دختر که می‌بیند راه فراری از این ازدواج اجباری ندارد دست به خودکشی می‌زند و ...

 چهار:     قسمت آخر ماجراست. زمان حال. محتشم نوجوان حالا پیرشده و خانه هم ویران شده است. ظاهراً می‌خواهند خانه را بسازند. محتشم و پسرش برای در آوردن استخوان‌های دختر مقتول ماجرا به خانه می‌آیند تا در گودبرداری هنگام تخریبِ خانه مشکل‌ساز نشود. قبر را می‌کنند. محتشم استخوان‌های خواهرش را که می‌بیند سکته مغزی می‌کند و حالش خراب می‌شود...

اصلاً به جز نگاه محتوایی به فیلم. ماجرا انقدر از نظر روحی آزار دهنده است که در زمان پخش فیلم در پردیس سینمایی ملت دو نفر را به علت وخیم شدن حالشان از سینما خارج کرده‌اند. این نشان‌دهنده‌ میزان خشونت فیلمی‌ست که ظاهراً دارد تاریخ ایرانیان را روایت می‌کند.

«خانه‌پدری» فیلمی‌ست که اگر در هر کشوری جز خود ایران و توسط هر شخصی جز کیانوش عیاری ساخته شده بود، اکثریت فعالان رسانه‌ای و سینمایی به آن لقب فیلم «ضد ایرانی» می‌دانند. در تمام طول فیلم حتی یک لحظه تصویری مثبت از ایرانیان ارائه نمی‌شود. اما حالا چون فیلم در ایران ساخته شده است و در دولت دهم توقیف بوده و جناب عیاری آن را ساخته، شده است فیلمی در راستای «نقد تعصب»، «نقد تحجر» و ... و کسی نیست بگوید فیلمی را می‌توان «منتقد» نامید نه «سیاه‌نما» که در دل داستان و در شخصیت‌پردازی‌هایش علاوه بر نشان دادن یک فرد متعصب و خشن، یک فرد ایده‌آل و سالم را هم نشان دهد تا دچار یکجانبه‌گرایی نشود.

این یک اصل بدیهی‌ست. چطور ممکن است در فیلمی تمام مردان ماجرا -بلا استثنا- از قتل دختر خبردار باشند و حتی از کشته شدن دختر خوشحال شوند و از هم تشکر هم بکنند و در جمع در مورد آن صحبت کنند و بعد بگوییم این یک فیلم منتقد است. در نقد تعصب کورکورانه و تحجر. پس کجاست شخصیتی در فیلم که متحجر نباشد؟ چرا تمام شخصیت‌های این خانه فلاکت‌زده و نحس ظاهر تیپیکال مذهبی دارند؟ چرا یک مخاطب خارجی با دیدن چنین فیلمی نباید به ایرانیان بگوید تاتار؟ نگوید وحشی؟ وقتی حتی یک شخصیت نرمال و آدم حسابی در فیلم نیست. جناب عیاری داستان خانواده خودشان را به کل تاریخ ایران تعمیم داده‌اند یا واقعاً نسبت به ایرانیان چنین ذهنیت سیاهی دارند؟

دانلود فیلم خانه پدری

 با همه‌ این اوصاف باید گفت «خانه پدری» یک اثر یکسویه و دروغ از تاریخ ایران است. فیلمی که تصویری به شدت منفی و مأیوس‌کننده از سرگذشت زنان در ایران ارائه می‌دهد. فیلمی تلخ که حتی اگر از روی اشکالات محتوایی‌اش نیز بگذریم، نمایش آن برای روحیه جامعه به شدت مضر و خطرناک است. فیلمی که اگر مشابه آن در کشوری مانند آمریکا هم ساخته می‌شد با درجه‌بندی شدید سنی به نمایش در می‌آمد و به صورت عمومی به نمایش در نمی‌آمد. این تازه وقتی‌ست که بگذریم از رویکردهای غلط و دروغ محتوایی فیلم ./ برداشت از فارس نیوز

اما حال باید این سوال را از عیاری پرسید که شما را که دم از ریش سفیدی بر گذر ایام داشته و خود را از متولیان هنر هفتم در کشور می دانید ، این فیلمتان چه سودی می رساند بر تارک نظام ، چیزی جز سو استفاده بدخواهان (ویکی پدیا را می توانید مشاهده کنید ) . با این کارتان دل چند تن ز مادران شهدا و ایثار گران واقعی و به راستی چن تن از ایرانیان را شاد کرده اید ...

و همچنان بیت المال حیف و میل می شود...

 

۱ نظر
گمـ ـنام