خود عمار پنداری

زیاد دور نبود ، روزی که رهبری ندای "هل من معین یعیننی..." را سر داد و گفته ی " این عمار... " ایشان ، نقل محافل و مجالس خواص شد . روزی که دیگر سایت و وبلاگی نبود که منادی این سخن را نتوان یافت  و به گمان کمتر منبری بود که از عمار نگفته باشد و خودشان عمار فرض نکرده باشند. اما سوای گروهی که واقعا این ندا را لبیک گفتند ، برخی از رفقا (و شاید هم رقبا ) دچار خود عمار پنداری شدند و برای خودشان حسابی دیگر باز کرده بودند . به آن حد که یار غار رهبری بوده اند در دوران بی کسی آقا و سرهای مگوی زیادی با ایشان دارند که هر گوشی محرم شنیدنش نیست و برای خودشان  شده بودند عمار آقا .

نتیجه تصویری برای خود عمار پنداری

اما همین گروه بی بهره از تعقل و تفکر را که بهتر وارسی کنیم ، چیزی جز طبل تو خالی که فقط و فقط صدای بلندی دارند را نمیابی. همین هایی که به بهانه های مختلف و توجیهاتی واهی  خود آمر به منکراتی میشوند که دیگران را بارها و بارها از آن نهی کرده بودند . مثلا همین شبکه های اجتماعی که متعدد از این درگاه در موردش بحث شده بود را اگر نظاره کنیم خواهیم دید که  افرادی با ظاهری مذهبی و حزب الهی خودشان با هر شخصی و در هر سیمایی مرتبط می شوند که دیگر نمیدانی که او گوسفندیست در هیبت گرگ و یا گرگیست در لباس میش . جایی که دختران محجبه (ظاهرا) خصوصی ترین رازهایشان را برملا میکنند و پسرانش وقیحانه ترین جملات را بیان دیگر چگونه میتوان بهشان گفت عمار؟؟!! جایی که ....  شاید در موردش صحبتی نشود بهتر باشد ولی....

 نتیجه تصویری برای شبکه اجتماعی

خود عمار پنداری ادامه دارد در موضوعات دیگر .... اگر خدا بخواهد .