روی سنگ قبرم بنویسید که او هم مثل رهبرش انقلابی بود...

۴۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

لطف خدا

فردی از سول خدا (ص)سوال کردند که در روز قیامت حسابرسی با چه کسی است؟
پیامبر (ص)پاسخ دادند:خدا.
فرد گفت خیالم راحت شد.زیرا کریم هر گاه قدرت پیدا کند عفو کند.

۰ نظر
گمـ ـنام

راه گشایش هر سختی و مشکل

هر کس تقوای الهی را پیشه کند، خدا راه بیرون رفتن از سختی ها را برای او می گشاید.


پیامبر اکرم(ص) فرمود: من آیه اى را در قرآن مى شناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن شوند براى حل مشکلات آنها کافى است و آن آیات سوّم و چهارم سوره طلاق است

«وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْث لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْىء قَدْراً»


خدایا تو مهربانی، تو مهربان ترینی
تو همیشه و همه جا دست مهر و لطف را بر شانه های خسته من گذاشته ای
برایم عجیب نیست که اگر من آن باشم که تو گفته ای و تو خواسته ای، تمام درها را برویم بگشایی

تو برای بندگان خوبت راه بیرون رفتن از سختی ها، وسوسه ها و ناامیدی ها را چنان باز می کنی که خود گمان نمی برند.

تو به همان راحتی که آفتاب راه ورود به دری بسته را از روزنه ای کوچک برای خودش می گشاید، بخشش و رحمت و برکت را چون باران فرو می ریزی.

چون بارانی تند بر خاک تشنه ی دلی که تنها به تو امید بسته است

دلم آرام می شود وقتی ادامه این آیه را می خوانم.

و من یتوکل علی الله فهو حسبه:

و هر کس بر خدا توکل کند خداوند او را بس است.

خدایا من، تنها و تنها، تو را دارم.

راه های نجات را بروی من بگشا، از آنجا که من نمی دانم رحمتت را بر من ارزانی کن و من را، که تنها تو را دارم، تنها مگذار.

۲ نظر
گمـ ـنام

فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 2


ادامه از بخش اول       

در بخش قبل     (==> فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 1 <==)      با هم به این نتیجه رسیدیم که آقا ما از هر جهتی که فکر کنیم دشمن داریم و داریم می جنگیم یا اینکه می جنگونمون. اما یه سوال بخش های نظامی و اقتصادی و سیاسی  خوب که مشخصه و چندان نیازی به توضیح نداره ، ولی این قضییه جبهه فرهنگی و جنگ فرهنگی دیگه چیه ؟

هر گروهی که جنگ می کنه یک هدفی باید داشته باشه برای جنگیدنش و اگه شما ندونی که با این جنگت قراره چی به دست بیاری ؛ اصلا جنگیدنت معناش رو از دست میده . نادرشاه تا وقتی که مطمئن نشده بود با جنگ با هندوستان میتونه صاحب کوه نور و دریای نور بشه ، هوای حمله به هند رو به سرش راه نداد.

همین صدام ملعون خودمون هم هوای حاکمیت به خوزستان ایران بود که مثل خوره افتاده بود تو جونش و مجبورش کرد تا 8 سال در عین بی گناهی یک جنگ وحشتناک رو به ما تحمیل کنه.

حالا ما که داریم ادعای جنگ فرهنگی می کنیم ، چی داریم که اینقدر دشمن دوست داره تا از بین ببردش و یا اینکه به دست بیاردش ؟

برای این موضوع میشه از تاریخ کمک گرفت ؛ از دوره صفویه بود که کم کم پای خارجکیا به میهنمون باز شد ، شاه عباس وقتی که دید که دیگه نمیتونه با نیزه و شمشیر علیه توپ و باروت سنگین عثمانی مقاومت کنه  ، ناچار دست به دامن پرتغالیا شد . اونها هم از خداشون بود ، آخه هر چی بود ایران دشمن دشمنشون بود ، پس می شد بهش اعتماد کرد و اگه ایران قوی میشد ، عثمانی ضعیف می شد.

خلاصه این فتح باب همچنان ادامه پیدا کرد و در همون حد توپ و باروت خلاصه نشد . اوج دخالت فرنگیا رو میشه در دوره قاجاریه دید ، آخه نه اینکه اون شاهان خیلی قدرتمند و با عزت بودند  و از بس که دلشون به حال روس و ترک و ... می سوخت ، هی این مملکت و ملت بدبخت رو تیکه تیکه می کردند ، برای اینکه بتونن به هر قیمتی که شده شاه بمونن تا زن بارگیاشون یه وقت کم نشه ، آخه ناصر الدین شاه از همون موقع می دونست که باید به فکر افزایش جمعیت باشه و ناقابل 57 تا زن بیشتر نداشت ، یا اینکه اکثر شاهزادگان جهت همدردی با جماعت معتاد آینده ایران و پیشرفت علم حساس تریاک گیری و صنعت وافور سازی ، بساطشون همیشه به راه بود.

بگذریم از شرح مبسوط قاجاریون خودشون هم عاجزن آقا و ما رو چه به این حرفا.

خب این بنده های خدا ، که حسابی بهشون مزه داده بود شاهی و زور گویی ، حاضر شدن به قیمت امضای ترکمنچای ها و گلستان ها و ... اون خارجکیا رو در خصوصی ترین امور کشور دخالت بدن.

مثلا ترکمنچای رو نوشتن که ایران دیگه حق نداشته باشه  از مردم مظلوم قفقاز و شیعیان آذربایجان حمایت کنه ، آخه روسها می دیدند که اگه بخواد یه روزی علیه اونا قیام کنه و از مردن نترسه همین شیعه ها و مسلمونای اون ناحیه هستش. از طرفی دیگه خوب ایران مردمش یه جوری بودند که تاریخ اون موقع می گفت که اگه بزنه به سرشون و سلسله بعدی که بیاد روی کار دمار هر چی روس و اجنبیه درمیاد.

واسه همین هرچی بلد بودند و تونستند به کار می گرفتن تا ایران ، ایران نشه....

ادامه دارد (اگه عمری باشه به دنیا)...

 

۱ نظر
گمـ ـنام

اینَ ساپورتیون ؟!!

معنی عنوان این مطلب میشه (یعنی کجایند ساپورت پوشان ) 

دیشب موقع خوابیدن به خانم والده گفتم شناسنامه‌ام را بگذارد در کیفم که فردا به عنوان منتقدِ بی‌شناسنامه محسوب نشوم و بتوانم طنز بنویسم. اصلا این حرف آقای رئیس جمهور خیلی معقولانه است. آدم بی‌شناسنامه در واقع وجود خارجی ندارد و کسی هم که وجود خارجی ندارد قطعا نمی‌تواند از دولت که این همه خوب و جدی در عرصه دنیا وجود دارد، انتقاد کند. از همین رو شناسنامه‌ام باید همراهم باشد که به معدوم بودن محکوم نشوم!
 
در واقع الزام شناسنامه‌دار بودن منتقدان یک امر کاملا منطقی است. منطق آن هم این است که همگان مطمئن به وجود خارجی آدمیزاد باشند وگرنه گوینده که مهم نیست، مهم این است که چه حرفی گفته می‌شود. اما کسی که اصلا نیست چه حرفی می‌تواند بزند؟ اصلا آدم وقتی هست، می‌‌تواند حرف بزند چون حرف زدن در واقع خودش یک «هست» است ولی آدمی که در واقع «نیست» که نمی‌تواند «هستی» را «است» کند؟
صاحبان فرهنگ در پوشیدن «ساپورت» آزادند!
 
لطفا دست به گیرنده‌های خود نزنید و به نگارنده هم گیر ندهید! من خودم هم نفهمیدم در پاراگراف قبلی چه می‌گفتم فقط تلاش می‌کردم تا حدی که ممکن است ادای فیلسوف‌ها را در بیاورم که دولتی‌ها بگویند طرف خیلی «باسواد» است. آخر سواد داشتن هم یکی از شرایط منتقدان است. خلاصه‌ حرفم این بود که دولت می‌خواهد به وجود خارجی منتقدان مطمئن شود گرچه در ماهیت نقد تفاوتی نمی‌کند. در حدیث هم آمده که به گفته توجه شود نه به گوینده، اما خب اگر رئیس جمهوری که من آنقدر دوستش دارم می‌خواهد مطمئن شود اعلام می‌کنم، یک شناسنامه خوشگل و قدیمی دارم که هنوز باطل نشده ‌است و از همین رو وجود خارجی دارم.
 
بقیه در ادامه مطلب ...
۱ نظر
گمـ ـنام

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده ...

چه می شود که ما هم روزی ....

۱ نظر
گمـ ـنام

عماریونی ترین کارت عروسی

 
هر چندکه شخصا زیاد با مراسم عروسی گرفتن و جشن و این جور مباحث چندان میونیه خوبی ندارم ولی به هر حال حرکت این زوج درخور تحسین هستش.هرچند باید فرهنگ سازی کرد و سبک عروسی سالم و بی گناه رو گسترش داد.

هر کسی که ازدواج می کند نیاز به کارت دعوت عروسی دارد؛ کارت‌هایی که قالب‌شان فراتر از کارت‌های مقوایی نمی‌رود و استفاده‌شان نیز بیشتر از یک بار دیدن و خواندن نیست.
ارزان‌ترین کارت دعوت‌ها در پاساژها و بازار تهران بدون پاکت، هر عدد ۵۰۰ تومان است که این رقم گاهی تا هر عدد ۲۰ هزار تومان نیز بالا می‌رود.


توضیح بیشتر در ادامه مطلب ...

۲ نظر
گمـ ـنام

نامه ای به همسرم ...... (تعجب نکنید لطفا !!!)

اما بعد. همسرم، به من خبر رسیده که همسر رییس جمهوری اسلامی ایران، تو را به سورى فرا خوانده و تو نیز بدانجا شتافته‌اى. سفره‏اى رنگین برایت افکنده، کاسه‌ها پیشت نهاده، سکه‌ها تقدیمت کرده، دخترکان را به دست‌افشانی در مقابلت واداشته، جامه‌هایی همسنگ درآمد یک سال یک خانواده پیش رویت به نمایش گذاشته و ….  

بقیه در ادامه مطلب...

۱ نظر
گمـ ـنام

غم مومن

نمی دونم علتش چی میتونه باشه ،  ولی اون وقتی این حدیث رو می خونم خیلی امیدوار میشم ، اون وقتی که حسابی غم این دنیای فانی به آدم فشار میاره و از خدات میخوای که یه راهی ، چاره ای پیش روت بذاره  .

نمیدنم ولی وقتی که غم پاره شدن بند کفش بشه کفاره گناهان ، غم فراق مهدی دیگه چی میتونه اجرش باشه....

السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج)



ﯾﻮﻧﺲ اﺑﻦ ﯾﻌﻘﻮب از اﻣﺎم ﺻﺎدق ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﻧﻘﻞ ﮐﺮدﻩاﺳﺖ: درﺧﺼﻮص ﻣﻮﻣﻨﺎن، ﻫﺮ ﺑﺪﻧﯽ ﮐﻪ ﭼﻬﻞروز آﺳﯿﺒﯽ ﺑﻪ آن وارد ﻧﺸﻮد، ﻣﻠﻌﻮن اﺳﺖ و دور از رﺣﻤﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ.

ﮔﻔﺘﻢ: واﻗﻌﺎ ﻣﻠﻌﻮن اﺳﺖ؟

ﻓﺮﻣﻮدند: ﺑﻠﻪ.

ﮔﻔﺘﻢ: واﻗﻌﺎ؟

ﺑﺎز ﻓﺮﻣﻮدند: ﺑﻠﻪ.

ﭘﺲ ﭼﻮن اﻣﺎم ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺮای ﻣﻦ را ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮدند،

ﻓﺮﻣﻮدند: ای ﯾﻮﻧﺲ! از ﺟﻤﻠﻪ ی ﺑﻼ و آﺳﯿﺐ ﺑﻪ ﺑﺪن ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺮاش ﭘﻮﺳﺖ و ﺿﺮﺑﻪ ﺧﻮردن و ﻟﻐﺰﯾﺪن و ﯾﮏ ﺳﺨﺘﯽ و ﺧﻄﺎ ﮐﺮدن و ﭘﺎرﻩ ﺷﺪن ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺶ و ﭼﺸﻢ درد و ﻣﺎﻧﻨﺪاﯾﻨﻬﺎ اﺳﺖ، ﻧﻪ ﻟﺰوﻣﺎ ﻣﺼﯿﺒﺖﻫﺎی ﺑﺰرگ.

ﻣﻮﻣﻦ ﻧﺰد ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺎﻓﻀﯿﻠﺖﺗﺮ و ﮔﺮاﻣﯽﺗﺮ از آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﺬارد ﭼﻬﻞ روز ﺑﺮ او ﺑﮕﺬرد و ﮔﻨﺎﻫﺎن او را ﭘﺎک ﻧﻨﻤﺎﯾﺪ؛ وﻟﻮ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻏﻢ ﭘﻨﻬﺎن در دلی ، ﮐﻪ او ﻧﻔﻬﻤﺪ اﯾﻦ ﻏﻢ از ﮐﺠﺎ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ، وﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ از ﺷﻤﺎ ﺳﮑﻪﻫﺎی درﻫﻢ را در ﮐﻒ دﺳﺖ وزن ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻘﺼﺎن آن ﺷﺪﻩ و ﻏﺼﻪدار ﻣﯽﺷﻮد، ﺳﭙﺲ دوﺑﺎرﻩ وزن ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ وزﻧﺶ درﺳﺖ ﺑﻮدﻩ، ﻫﻤﯿﻦ ﻏﺼﻪ ﮐﻮﺗﺎﻩ و ﮔﺬرا...ﻣﻮﺟﺐ آﻣﺮزش ﺑﺮﺧﯽ از ﮔﻨﺎﻫﺎن اوﺳﺖ.

اﻟﻮﺳﺎﺋﻞ: 11 / 518 

 

۱ نظر
گمـ ـنام

فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 1

بخش اول 


قدیما که جنگ می شد ، دو جور جنگ می کردند ، یه مدلش این بود که همشون همگی همزمان تو جنگا شرکت می کردند و هر کی هر چی می تونست رو علیه دشمن به کار می گرفت ، یکی با گرز و یکی با شمشیر.اصلا مهم نبود  که طرفت کیه و با چیه . فقط  بزنش و از بین ببرش ، این غایتش این مدل جنگیدن بود.

اما یه مدل دیگه این بودش که متناسب با هم می جنگیدن ، یعنی مثلا یه جنگجوی تنومند با هم قد و قواره ی خودش پیکار میکرد و سواره با سواره بود . این جور جنگیدن ها  طرفدارای بیشتری داشت ، اگه هم به تاریخ اسلام رجوع کنیم ، می بینیم که غالب جنگهای اسلام از این نوع بودش .

حالا هدفم از گفتن این موضوع چی بود ! باید قبول کنیم که ما الان تو جنگیم ، باید باور کنیم که ما دشمن داریم و این عین حماقته که دشمن رو فراموش کنیم و بگیم  که بابا اون سرش شلوغ تر از اینه که بیاد و با ما درگیر بشه . مگه جنگ فقط به اینه که توش توپ و تانک و دود  و آتیش باشه ؟

اصولا جنگها به این خاطر شروع میشه که علت مایه اخلاف شده ، حالا از نوع اعتقادی (اسلام  و مشرکین)، سیاسی (جنگهای جهانی ) و یا اقتصادی (پادشاهان ایرانی مثلا نادرشاه افشار) .

خب ما الان دقیقا تو کدومش هستیم ؟ اگه بگیم چون ما علمدار تشیع تو جهانیم بیراه نگفیتم . تنها ملت حامی مظلومین و معاند ظلم و فساد دروغ نگفتیم . پس اگه ما از مظلوم حمایت کنیم ، یک طالمی هست که ما ازش تنفر داشته باشیم خب پس دیگه یه جور از دشمنای ما میشن همون ظالما. یعنی اعتقادی با هم مشکل داریم.

اگه بگیم که ما دومین کشور نفت خیز و گاز خیز جهانیم ، بزرگترین دارنده معادن و مخازن فلزی و غیر فلزی هستیم ، کذب نگفتیم . خب شما اگه یه تیکه جواهر دست باشه بری تو خیابون و به همه نشونش بدی یکی پیدا میشه که هوای سرقت کردنش از شما بزنه به سرش . یکی دلش هوس میکنه که همچین نفت مفت بیاد تو رگ صنعت کشورش . یعنی خیلیا هستن که چشم طمع دوختن به اموال ما . میگین نه ! از همون قدیما که اسکندر حمله کرد شما شروع کنین تا همین جنگ با عراق  ، اصلا نمی دونم نفت ما چه مزه ای میده که همه مشتاق خوردنش هستن . پس ما دشمن اقتصادی هم کم نداریم .

سیاسی هم دیگه توضیح نمی خواد. شما وقتی تونستی نشون بدی که میتونی با دست خالی یه نظام مستبد و خونخوار رو بندازی بیرون و حکمتت تماما مردمی باشه و از اون جالبتر اینکه به سرعت پیشرفت کنی ، یه همچین حکومتهای هستن تو عالم که مرامش مثل رفتار همون  شاه و خاندانشه . یعنی ما شدیم خار تو چشم هر چی حکومت ظالم و مستکبره تو عالم . شما از مصر و تونس  و لیبی شروع کن که خودشون انقلاب کردن تا ونزوئلا که مردمش با هم علیه آمریکا و غرب قیام کردن. از حزب الله که  وقتی دید ما تونستیم عراق رو بنشونیم سرجاش شروع کن تا حماس که الان هر جایی که میره میگه مقاومت آخه دید که مقاومت بود که ما رو تونست جلوی شاه و شاه دوستا پیروز کنه. خوب دشمنای سیسایمون هم که شدن بی شمار.

اما از همه اینها مهمتر فرهنگمونه.تا حالا بحث قومی و ملیتی بود . ایران بود و کشورهای دیگه . جنگ و جنگجو کاملا مشخصه و آشکار.دشمن رو میشه دید و حرکاتش رو زیر نظر گرفت ولی فرهنگ جنسش با موارد قبلی به کل فرق میکنه .

اصلا دشمن کیه ؟ کجاست ؟ ما نیروهامون کین و کجان ؟ با چی بجنگیم ؟ کجاها رو بمباران کردن تا الان ؟ هدف بعدیشون چیه و کجاست ؟ و هزارتا این جور سوالا که باید خوب و منطقی به تک تکشون جواب داد.

اگه عمری باشه به صورت ساده و کامل این موضوع در آینده شرح خواهیم داد ، اگه عمری باشه به دنیا

یا علی

 

 

۶ نظر
گمـ ـنام

نگاهی به فمینیسم البته با چشم خواهر برادری

این مطلب طنز می باشد ، البته لطفا همگان نخوانند


بعد از جنگ جهانی دوم یعنی دقیقاً فردای وقوع انقلاب صنعتی در اروپا که تقریباً سه سال از فروریختن برج‌های دوقلو در شهر لاس‌وگاس آمریکا می‌گذشت موجی از اعتراض نسبت به بی‌عدالتی و تبعیض علیه حقوق زنان در غرب شکل گرفت به‌طوری که هر دو روز یک‌بار زنان به خیابان‌ها ریخته و شعار مرگ بر اسرائیل سر می‌دادند و هر بار در بیانیه خود درخواستی مبنی بر تحویل گرفتن هرچه بیشتر زنان در جامعه، اعطای امتیاز انحصاری حق طلاق به زنان، افزایش مهریه و نفقه و شیربها مطابق با تورم، برقراری عدالت در سهم ارث و دیه و تعداد زوجات و حمایت بی‌چون‌وچرا از کوچ‌نشینان و عشایر!!! را مطرح می‌کردند.

نماد فمینیسم

از آنجائی که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می‌دهند طبیعتاً نیم دیگر جمعیت جهان را هم مردان تشکیل می‌دهند (پیله نکنید استثناء همه جا هست) و باز از آنجائی که زنان نقش مهمی در شکل‌گیری و پیشرفت جوامع بشری در طول تاریخ داشته‌اند انصافاً نقش مردان هم آن‌قدر بی‌اهمیت نبوده است و نیز از آنجائی که زنان ویژگی‌های منحصر به فردی دارند خب آدم حسابی مگر مردان ندارند؟ و بالاخره از آنجائی که زنان آدم‌های خوبی هستند باعث شده است که مسائل و مشکلات مربوط به زنان توجه خیلی‌ها را به خود جلب کرده و هیچ کس به مردان بیچاره توجه نکند.

بعد از جنگ جهانی دوم یعنی...                

                      بقیه در ادامه مطلب

۱ نظر
گمـ ـنام