«چیزی که من همیشه در زندان انفرادی با خودم می گفتم این بود که رجایی، همه اش نباید دیگران سرنوشت باشند و تو آنها را بخوانی. یکبار هم تو سرنوشت درست کن و بگذار دیگران بخوانند.»
شهید محمدعلی رجایی
«چیزی که من همیشه در زندان انفرادی با خودم می گفتم این بود که رجایی، همه اش نباید دیگران سرنوشت باشند و تو آنها را بخوانی. یکبار هم تو سرنوشت درست کن و بگذار دیگران بخوانند.»
شهید محمدعلی رجایی
این دو راه خیلى با هم تفاوت دارند که انسان هنگام مرگ،
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ.»؛ (به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم.) بگوید،
و یا دم رفتن با حال حسرت و پشیمانى و ندامت برود
و بگوید: اى کاش از این راه نمى رفتم!
امیر مؤمنان على (علیه السلام) مى فرماید:
أَلا و إِنَّ التَّقْوى مطایا ذُلُلٌ حملَ علَیها أَهلُها و أُعطُوا أَزِمتَها فَأَوردتْهم الْجنَّةَ
تقوا همچون مرکبى است راهوار که صاحبش بر آن سوار است
و زمامش در دست او است و تا دل بهشت او را پیش مى برد
این بار تشریح نمی شود .... خود باید دانست که چرا تاکید ولی بر حفظ راه است ولو به اقل ...
مردى خدمت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم آمد و عرض کرد :
اى رسول خدا ! گناهانم زیاد شده و اعمالم سست و اندک گشته است .
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم فرمود :
زیاد سجده کن ؛ زیرا ، همچنان که باد برگ درختان را فرو مى ریزاند ، سجده گناهان را مى ریزاند .
آیت الله بهجت :
از ما، عمل چندانی نخواسته اند! مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است! تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن!
همه میپرسند چه کار کنیم؟ من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟ و پاسخ اینست:
گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.
شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است...
و به راستی بهشتی شدن و هم نشین مولایمان حسین ، شدن چه آسان است ؛
تنها خرجش چند کلیک (جنابان فارسی دان به فکر یک لغت معادلش باشید لطفا ...) است .
با آن می توانی فتنه ها را برملا کنی ، حیدر ها را تنها و غریب نگذاری و ندای حسین ها را نیز لبیک گویی.
کلا آسان است آسمانی شدن اما ...
اما جهنمی شدن و هم کلام یزیدیان و ملحدان شدن ، از آن خیلی آسان تر است....
خداوندا .... اگر مولایمان علی می گفت "قو علی خدمتک علی جوارحی ... " ما هم به پیروی از او می گوییم که "بارالها .... نشود کاری کنم که تو از نظاره کردنش ناخرسند گردی و با اندامی که تو بهشان متنعممان کرده ای گناهی کنیم هرچند کلیکی ... خودت کاری کن که خرسندت کنیم همانند حسین در کربلا .... "
اصلا چرا اینقدر تکلف ......
خدایا حسینیمان کن ... از همین الآن
وسوسهٴ شیطان نعمت و رحمت است؛ چون هر کسی به جایی رسید، در اثر مبارزهٴ با وسوسه، در میدان جهاد اکبر بود که پیروز شد. اگر وسوسه نباشد و راه برای گناه باز نباشد، راه اطاعت یک طرفه است و اطاعت ضروری می شود و اگر اطاعت ضروری شد دیگر جا برای ضرورت وحی و رسالت و تکلیف و دین نخواهد بود.
بر گرفته از کتاب حکمت عبادات،حضرت آیت الله جوادی آملی،ص163
علامه محمد تقی جعفری (رحمه الله علیه) می گفتند:
عده ای از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست»
برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه ی آن است. اما معیار ارزش انسانها در چیست.
هر کدام از جامعه شناسان صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.
بعد وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.
اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه ی خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان صحبتهای مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
وقتی تشویق آنها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازهی چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند . .