شهادت را نه در جنگ، که در مبارزه می دهند.
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم!
غافل از این که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.
شهادت را نه در جنگ، که در مبارزه می دهند.
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم!
غافل از این که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.
می گفت می خواهم یه هدیه بفرستم جبهه ، به خاطر کوچکیش که ردش نمی کنید؟
همه همدیگر را نگاه کردند
و گفتند:نه قبول میکنیم .
حالا هدیه ات چی هست؟
به نوجوان سیزده چهارده ساله ای اشاره کرد و گفت: پسرم!
از اون روزی که مردم دنیا ورزش رو شناختند تا امروزی که ورزش شده است حرف اول همه سرگرمی بشر و اینکه ورزش بعنوان اصلی ترین مفهوم برای اشتراک فرهنگ ها و محلی شده است برای بیان حرفاهای ناشنیدنی ، زمان زیادی نیاز نداشت.
اما در بین همه ورزش ها ، اختلاف اهمیت فوتبال و زمین سبز ، با دیگر زمینه های ورزشی ، به میزان اختلاف آسمان است و زمین . از میزان سرمایه گذاری سالانه گرفته تا میزان صرف وقت انسانها برای دیدن و بازی کردن این ورزش بسیار بیشتر از ورزش های رتبه های بعد است .
اما هدف حقیر از نگارش این مقاله فوتبال و آنالیز جام نیست ! (جهت شفاف سازی برای خوانندگان معزز)
نمی شود خرده گرفت براین آمار 2.5 میلیاردی تماشگر بازی اول این جام ، چراکه در همین مملکت خودمان یا اصلا همین خوابگاه دانشگاه (جهت حفظ آبرو نتوان گفت نامش) استقبال از بازی های جام و پیگیری اخبار مربوطه در صدر اخبار مورد توجه یک انسان فرهیخته (فرهیخته نما) قرار گرفته است ، حال در جامعه ای جهانی با جمعیتی 8 میلیاردی این عدد چندان غریب نیست.
اما شما وقتی بتوانید ذهن 2.5 میلیارد را بعنوان تماشاگر و جمعیتی در حدود 4 میلیارد را غیر مستقیم درگیر کنید که اشخاص حاضر شوند به خاطر اهمیت این جام سایر امور را متناسب با این پدیده تنظیم کند ، کارمند ساعت خواب خود ، دانشجو ساعت مطالعه ، فروشندگان نیز تهیه ملزومات دیدن یک بازی زیبا را با خانواده و یا دوستان فراهم کنند ؛ همه و همه به نوعی خود را درگیر کرده اند .
حال چگونه می توان این فرصت استثنایی را برای دور نگه داشتن اذهان مردم جهان از وقایعی که مورد تنفر جهانیان است ، به راحتی از دست داد .
چه فرصتی برای دور نگه داشتن ذهن مردن از تجاوز به سوریه بهتر از المپیک لندن ؛ یا اینکه جام جهانی آفریقای جنوبی بهتر باشد برای گمراه کردن رسانه ها از حادثه ی تجاوز به غزه و اکنون هم باز جام جهانی شد و جنگی هم آغاز .
المپیک 1948 = اعلام موجودیت اسرائیل
جام جهانی 1982 = حمله رژیم صهیونیستی به لبنان
جام ملت های اروپا 1992 = قتل عام مردم بوسنی توسط اروپا
جام جهانی 2006 =جنگ 33 رژیم صهیونیستی علیه لبنان
المپیک 2008 = حمله روسیه به گرجستان-رژیم صهیونیستی و بازهم غزه
جام جهانی2010 = محاصره غزه و حمله به کاروان آزادی
المپیک 2012 = جنگ سوریه
جام جهانی 2014 = حمله داعش
دیگر این مسئله اینقدر تگراری شده است که می توان پیش بینی کرد که در سال 2018 کجا باید بجنگیم و بجنگانیم .
اما از همه اینها اگر بگذریم ، الان ما هستیم و بحث تجاوز . شاید بتوان تحمل کرد تجاوز به قبر صحابه پیامبر ، اما دیگر چگونه توانیم آرام کنیم درد تعدی به سامرا را ، هتک حرمت به کربلا و نجف را .
و در انتها جمله ای که میتوان گفت این است که دوستان بصیر باشید تا سرگرممان نکنند که آفت جماعتی انقلابی خواب است ، خواب .
حتی "کفش" هم اگر تنگ باشد
زخــم می کند
وای به وقتی که
"دل" تنگــ باشد...
و باز شهدا فهمیدند که ما دنیا پرستان ، گم کرده ایم راه مولایمان حسین را ، گفتند که بیایم تا که باشیم نشانی از ره منزل دوست ...
کاش نصیب شود نعمت معیتتان ای عزیزان آسمانی
راستی از مادرمان چه خبر ؟
هنوز پهلویشان درد می کند ؟
هنوز ...
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
راستی شهدا فعلا نیاید ، آخر داریم جام جهانی را با لباس های منشوری نگاه میکنیم ...
فعلا نیاید ، آخر داریم آزادی هرچند یواشکی ، تجربه میکنیم
فعلا نیاید چون ...
شهدا در راهند ...
خرداد ماه 93
داشتـــــــم تــــــــو جـــبهه مصـاحبه می گرفتم
کنارم وایستاده بود که یهوُ خــُمپاره اومد ُ " بــــومـــــممممب " . . .
نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده ُ افتاده زمین .
دوربین ُ برداشتم رفتم سراغش .
بهش گفتم : تو این لحظات آخر زندگی اگه حرفی صحبتی داری بگو ...
وقــتی داشت اشهد ُ شهادتین ُ زیر لبش زمزمه می کرد
گفت :
من از امت شهید پرور ایران یه خواهش دارم.
اونم اینه که وقتی کمپوت می فرستید جبهه خواهشا پوستش ُ نکنید!
بهــش گفتم :بابا این چه جمله ایه !؟
قراره از تلویزیون پخش بشه ها... یه جمله بهتر بگو برادر ...
با همون لهجه ی قشنگش گفت :
اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه به من " رب ِ گوجه " افتاده !!!
فکر کردین که عید میشه و ما یادی از جبهه و خنده های حلالش نمی کنیم ؟!! .
اگه خدا بخواد از این به بعد موج خنده های حلالمون رو گسترده تر میکنیم تا هم شما دوستان معزز چیزی به مراتب بهتر از جک رو بلد باشین و وقتایی که داره بحث گعدهای دوستانتون به سمت غیبت میره با گفتنش جو رو برگردونید و هم وجهه ای دیگه ای از دانشگاه آدم سازی رو نمایش بدین .
باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصا امریکا را شکست، و الزاما یکی از دو راه را انتخاب نمود:
یا شهادت…
یا پیروزی…
که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است.
ان شاءالله خداوند قدرت شکستن چهارچوب سیاستهای حاکم و ظالم جهانخواران، و نیز جسارت ایجاد داربستهایی بر محور کرامت انسانی را به همه مسلمین عطا فرماید، و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شوکت همراهی نماید.
بهره ای از پیام حضرت امام (ره) به مناسبت پذیرش قطعنامه ۵۹۸
داشتم توی فضای محترم مجازی ، می چرخیدم که نظرم این عکس رو جلب کرد ؛ با خودم دیدم واقعا کی گفته که ساپورت و ساپورتیون تهاجم فرهنگیه و از اقدامت دول معظم غربی علیه نظام مقدس اسلامیه ؟
بابا این عکس رو اگه یه نگاه بندازیم کاملا مشخصه که برادرهامون هم از ساپورت استفاده میکردن.اصلا مورد داشتیم طرف (پسره) ساپورت پوشیده بودش و شهید شد. اونم نه یه نفر نه دو نفر.... همین یه عکس که ازشون 11 نفری آسمونی شدن .
از ۱۳ نفری که در این عکــس دیده می شــوند، ۱۱ نفر به شــهادت رســیده اند.
شهدای حاضر در عکس به ترتیب شماره عبارتند از:
۱- شهید محمد ایزدی
۲-شهید جمال عسگری
۳-شهید منوچهر بلباسی
۴-شهید حسن فدایی
۵-شهید مهدی رحیمی
۶-شهید رمضانعلی حبیب پور
۷-شهید قربانعلی یزدانخواه
۸-شهید عباس میرزاپور
۹-شهید حجت الاسلام مهدی عبدالله پور
۱۰-شهید رضا حق پرست
۱۱-شهید حسینعلی فخاری
خدایا مارا چه شده که اینقدر تغییر کرده ارزشهایمان .....
خدایا مرا پاک بپذیر...
تا حالا غالب کتاب های دفاع مقدس مربوط می شد به خاطراتی در مورد شهادت و معنویت اون فضا و مکان. اما دیدگاه رهبری محدود به معنویت و بعد روحانی جبهه ها نیست و نبوده ، مثلا وقتی که کتاب " پایی که جا ماند " رو ایشون توصیه به خواندن کردند و تاکید کردند که باید جوانب مختلف جنگ رو به صورت کامل و زیبا شرح داد. حالا می تونه فضایی اسارت و سختی بی حد و حصر در زندان ها و شکنجه گاه های بعثی باشه یا اینکه سختی در امداد رسانی و روحیه مقاومتی در خرمشهر که در کتاب "دا" ایشون تاییدش کردند.
اما در بین همه این جوانب تا کنون کمتر کتابی بوده که به شهدا و مهندسین جهاد اشاره کرده باشه و تمام اشاره ی اونها همین قدر میشه در یک فیلم یک بلدوزی هست و شاید خراب باشه و یکی داره تعمیرش میکنه ، همین !
از طرفی دیگه تا حالا طوری در مورد جبهه حرف میزندن که انگاری ، تنها کار رزمنده ها و شهدا نماز خوندن و روزه و ... بوده و هیچ خبری از کار و رحیه جهادی نبوده. اصلا به قول خودم "جنگ رو بیشتر از اون چیزی که هست دوست داشتنی نشون دادن" ، باز خدا رو شکر گروهی از فیلم سازان و نویسندگان زاویه دیدشون رو تغییر دادند و از منظری دیگه ای هم به موضوع نگاه کردند . مثل همین کتاب "عباس دست طلا" .
توی این کتاب اولین نکته ای که یاد میگیری اینه که آقا کار کن . تا جون داری کار کن . یا به قول خود عباس دست طلا که گفت اینقدر سرم شلوغ بود که واسه ی فکر کردن به شهادت وقت نداشتم .
توضیح بیشتر در مورد کتاب رو در ادامه مطلب دنبال کنید .
ادامه از بخش اول
در بخش قبل (==> فرهنگ جنگی یا جنگ فرهنگی 1 <==) با هم به این نتیجه رسیدیم که آقا ما از هر جهتی که فکر کنیم دشمن داریم و داریم می جنگیم یا اینکه می جنگونمون. اما یه سوال بخش های نظامی و اقتصادی و سیاسی خوب که مشخصه و چندان نیازی به توضیح نداره ، ولی این قضییه جبهه فرهنگی و جنگ فرهنگی دیگه چیه ؟
هر گروهی که جنگ می کنه یک هدفی باید داشته باشه برای جنگیدنش و اگه شما ندونی که با این جنگت قراره چی به دست بیاری ؛ اصلا جنگیدنت معناش رو از دست میده . نادرشاه تا وقتی که مطمئن نشده بود با جنگ با هندوستان میتونه صاحب کوه نور و دریای نور بشه ، هوای حمله به هند رو به سرش راه نداد.
همین صدام ملعون خودمون هم هوای حاکمیت به خوزستان ایران بود که مثل خوره افتاده بود تو جونش و مجبورش کرد تا 8 سال در عین بی گناهی یک جنگ وحشتناک رو به ما تحمیل کنه.
حالا ما که داریم ادعای جنگ فرهنگی می کنیم ، چی داریم که اینقدر دشمن دوست داره تا از بین ببردش و یا اینکه به دست بیاردش ؟
برای این موضوع میشه از تاریخ کمک گرفت ؛ از دوره صفویه بود که کم کم پای خارجکیا به میهنمون باز شد ، شاه عباس وقتی که دید که دیگه نمیتونه با نیزه و شمشیر علیه توپ و باروت سنگین عثمانی مقاومت کنه ، ناچار دست به دامن پرتغالیا شد . اونها هم از خداشون بود ، آخه هر چی بود ایران دشمن دشمنشون بود ، پس می شد بهش اعتماد کرد و اگه ایران قوی میشد ، عثمانی ضعیف می شد.
خلاصه این فتح باب همچنان ادامه پیدا کرد و در همون حد توپ و باروت خلاصه نشد . اوج دخالت فرنگیا رو میشه در دوره قاجاریه دید ، آخه نه اینکه اون شاهان خیلی قدرتمند و با عزت بودند و از بس که دلشون به حال روس و ترک و ... می سوخت ، هی این مملکت و ملت بدبخت رو تیکه تیکه می کردند ، برای اینکه بتونن به هر قیمتی که شده شاه بمونن تا زن بارگیاشون یه وقت کم نشه ، آخه ناصر الدین شاه از همون موقع می دونست که باید به فکر افزایش جمعیت باشه و ناقابل 57 تا زن بیشتر نداشت ، یا اینکه اکثر شاهزادگان جهت همدردی با جماعت معتاد آینده ایران و پیشرفت علم حساس تریاک گیری و صنعت وافور سازی ، بساطشون همیشه به راه بود.
بگذریم از شرح مبسوط قاجاریون خودشون هم عاجزن آقا و ما رو چه به این حرفا.
خب این بنده های خدا ، که حسابی بهشون مزه داده بود شاهی و زور گویی ، حاضر شدن به قیمت امضای ترکمنچای ها و گلستان ها و ... اون خارجکیا رو در خصوصی ترین امور کشور دخالت بدن.
مثلا ترکمنچای رو نوشتن که ایران دیگه حق نداشته باشه از مردم مظلوم قفقاز و شیعیان آذربایجان حمایت کنه ، آخه روسها می دیدند که اگه بخواد یه روزی علیه اونا قیام کنه و از مردن نترسه همین شیعه ها و مسلمونای اون ناحیه هستش. از طرفی دیگه خوب ایران مردمش یه جوری بودند که تاریخ اون موقع می گفت که اگه بزنه به سرشون و سلسله بعدی که بیاد روی کار دمار هر چی روس و اجنبیه درمیاد.
واسه همین هرچی بلد بودند و تونستند به کار می گرفتن تا ایران ، ایران نشه....
ادامه دارد (اگه عمری باشه به دنیا)...
بخش اول
قدیما که جنگ می شد ، دو جور جنگ می کردند ، یه مدلش این بود که همشون همگی همزمان تو جنگا شرکت می کردند و هر کی هر چی می تونست رو علیه دشمن به کار می گرفت ، یکی با گرز و یکی با شمشیر.اصلا مهم نبود که طرفت کیه و با چیه . فقط بزنش و از بین ببرش ، این غایتش این مدل جنگیدن بود.
اما یه مدل دیگه این بودش که متناسب با هم می جنگیدن ، یعنی مثلا یه جنگجوی تنومند با هم قد و قواره ی خودش پیکار میکرد و سواره با سواره بود . این جور جنگیدن ها طرفدارای بیشتری داشت ، اگه هم به تاریخ اسلام رجوع کنیم ، می بینیم که غالب جنگهای اسلام از این نوع بودش .
حالا هدفم از گفتن این موضوع چی بود ! باید قبول کنیم که ما الان تو جنگیم ، باید باور کنیم که ما دشمن داریم و این عین حماقته که دشمن رو فراموش کنیم و بگیم که بابا اون سرش شلوغ تر از اینه که بیاد و با ما درگیر بشه . مگه جنگ فقط به اینه که توش توپ و تانک و دود و آتیش باشه ؟
اصولا جنگها به این خاطر شروع میشه که علت مایه اخلاف شده ، حالا از نوع اعتقادی (اسلام و مشرکین)، سیاسی (جنگهای جهانی ) و یا اقتصادی (پادشاهان ایرانی مثلا نادرشاه افشار) .
خب ما الان دقیقا تو کدومش هستیم ؟ اگه بگیم چون ما علمدار تشیع تو جهانیم بیراه نگفیتم . تنها ملت حامی مظلومین و معاند ظلم و فساد دروغ نگفتیم . پس اگه ما از مظلوم حمایت کنیم ، یک طالمی هست که ما ازش تنفر داشته باشیم خب پس دیگه یه جور از دشمنای ما میشن همون ظالما. یعنی اعتقادی با هم مشکل داریم.
اگه بگیم که ما دومین کشور نفت خیز و گاز خیز جهانیم ، بزرگترین دارنده معادن و مخازن فلزی و غیر فلزی هستیم ، کذب نگفتیم . خب شما اگه یه تیکه جواهر دست باشه بری تو خیابون و به همه نشونش بدی یکی پیدا میشه که هوای سرقت کردنش از شما بزنه به سرش . یکی دلش هوس میکنه که همچین نفت مفت بیاد تو رگ صنعت کشورش . یعنی خیلیا هستن که چشم طمع دوختن به اموال ما . میگین نه ! از همون قدیما که اسکندر حمله کرد شما شروع کنین تا همین جنگ با عراق ، اصلا نمی دونم نفت ما چه مزه ای میده که همه مشتاق خوردنش هستن . پس ما دشمن اقتصادی هم کم نداریم .
سیاسی هم دیگه توضیح نمی خواد. شما وقتی تونستی نشون بدی که میتونی با دست خالی یه نظام مستبد و خونخوار رو بندازی بیرون و حکمتت تماما مردمی باشه و از اون جالبتر اینکه به سرعت پیشرفت کنی ، یه همچین حکومتهای هستن تو عالم که مرامش مثل رفتار همون شاه و خاندانشه . یعنی ما شدیم خار تو چشم هر چی حکومت ظالم و مستکبره تو عالم . شما از مصر و تونس و لیبی شروع کن که خودشون انقلاب کردن تا ونزوئلا که مردمش با هم علیه آمریکا و غرب قیام کردن. از حزب الله که وقتی دید ما تونستیم عراق رو بنشونیم سرجاش شروع کن تا حماس که الان هر جایی که میره میگه مقاومت آخه دید که مقاومت بود که ما رو تونست جلوی شاه و شاه دوستا پیروز کنه. خوب دشمنای سیسایمون هم که شدن بی شمار.
اما از همه اینها مهمتر فرهنگمونه.تا حالا بحث قومی و ملیتی بود . ایران بود و کشورهای دیگه . جنگ و جنگجو کاملا مشخصه و آشکار.دشمن رو میشه دید و حرکاتش رو زیر نظر گرفت ولی فرهنگ جنسش با موارد قبلی به کل فرق میکنه .
اصلا دشمن کیه ؟ کجاست ؟ ما نیروهامون کین و کجان ؟ با چی بجنگیم ؟ کجاها رو بمباران کردن تا الان ؟ هدف بعدیشون چیه و کجاست ؟ و هزارتا این جور سوالا که باید خوب و منطقی به تک تکشون جواب داد.
اگه عمری باشه به صورت ساده و کامل این موضوع در آینده شرح خواهیم داد ، اگه عمری باشه به دنیا
یا علی