روی سنگ قبرم بنویسید که او هم مثل رهبرش انقلابی بود...

۵۰ مطلب با موضوع «شهد نامه» ثبت شده است

دعا کنید از این هم شهید تر بشوم

دعا کنید که من ناپدیدتر بشوم

که در حضور خدا رو سپید تر بشوم

بریده های من آن سوی عشق گم شده اند

خدا کند که از این هم شهید تر بشوم

که ذره های مرا باد با خودش ببرد

خدا که خواست ز دنیا بعیدتر بشوم

که زیر بارش سرب و اسید، تر بشوم

خودش به فکر من و تکه‌های من است

دعا کنید از این هم شهید تر بشوم

۳ نظر
گمـ ـنام

عمره یا نماز ؟!!

مسافرین پرواز شماره ۳۹۵ به مقصد جده هرچه سریعتر وارد هواپیما شوند.هواپیما آماده حرکت می‌باشد. 
برای آخرین بار هم اعلام کرد اما مگر 
میتوانست سوارشود؟
ساعت حرکت هواپیما با اذان ظهر یکی شده بود.
عمره مهم‌تره یا نماز اول وقت..؟؟ بالاخره تصمیمش را گرفت. بی‌خیال بلیط و تمام زحمت هایی که کشیده بود شد.رفت و نمازش را خواند. بعداز نماز به سالن رفت تا به شهرش برگردد.
بلندگو اعلام کرد: با عرض پوزش بابت تأخیر درپرواز شماره ۳۹۵ نقص فنی پیش آمده برطرف شده است و مسافرین هرچه سریعتر وارد هواپیما شوند.
لبخند زنان خدا را شکر کرد و سوار هواپیماشد. چندسال بعد هم در محراب شهید شد.

شهید محراب،آیت الله دستغیب 

۵ نظر
گمـ ـنام

همت همت مجنون

همت ... همت...  مجنون...

حاجی صدای منو میشنوی ؟!! 

همت ... همت...  مجنون...

مجنون جان به گوشم..... تصویرتون رو هم دارم .... جانم مجنون ...

حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر 

محاصره تنگ تر شده ... حجای اینجا پر از خرچنگ شده همت... بچه ها دارن کم میارن حاجی ...

اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی....

خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند .... دیگه صبح و شبی نداره حمله کردنشون ... همت داریم دور میشیم .....همت منور ها رو بزن حاجی ..

همت دارن، مدام شیمیایی می زنن ... دیگه دورترین روستا ها رو هم حاجی زدن ... حاجی ... حاجی....

حاجی هرچی میگیم دیگه انگار نه انگار .... هیشکی دیگه ماسک نمیزنه .... 

حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا شیمیایی نشین ... 

ولی کو اخوی گوش شنوا...

حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه و آبجیامون وضعیتشون داغون ...

کمک می خوایم حاجی .......

به بچه های اونجا بگو کمک برسونند

داری صدا رو.......

همت همت مجنون......

حاجی دیگه زاغه مهمات هامون رو دارن میزنن ... دیگه حرم امام رضا هم که میریم بوی غربت میاد ... حاجی .... اگه تورو به حق چادر خاکی مادر .... بفرست .... ما بی شما از بین میریم ....

همت ..همت .... همت....

۳ نظر
گمـ ـنام

کانال

ر

آن دم که بنویسم "کانال " ؛ هرکس به جوری می خواند این کلمه را 

یکی از تلویزیون میگوید و فیلم ها وخلاصه در ذهنش کانال می شود شبکه ، باز خدا رو شکر که شبکه هایش باشد ایرانی .

تابستان است و گروهی هم کانال را کلا در کولر محدود میدانند . اصلا مگر کولر بی کانال معنایی دارد ، مگر ؟!!

از سوئز وکانالش هم گروهی غافل نیستند ، یاد مصر و عربستان و دریای سرخ ، آخر ارتباط شرق و غرب است این کانال ... کانال میشود راه رسیدن به غرب در ذهنشان .

اما .... الان که تابستان است و فصل عطش ، معنایش برای همه این نیست .

برایشان کانال می شود "حنظله " میشود "کمیل" .... می شود دود و درد .

اصلا اینها ،منظورم کانال رفته ها رو میگویم ؛  لغات در ذهنشان جور دیگری معنا گرفته به خودش . 

خدا کند که یادم نرود که کمیل کجاست ... اصلا کانال می شود کمیل ...

اما من کجا و ابراهیم کجا ....

اصلا کانال می شود راه آسمانی شدن از زمین .  

۲ نظر
گمـ ـنام

آدرس بهشتی

مقام معظم رهبری:

خیابانها را به نام شهدا کردیم  تا هر وقت نشانی منزل را میدهیم 

بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید با آرامش و امنیت به منزل می رسیم.

۵ نظر
گمـ ـنام

خودم را طی می کشم ...

در یک مصاحبه مطبوعاتی /شهید لاجوردی/ چند ساعت توانست 
به تمام سؤالات خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ دهد.
بعد از مصاحبه دیدیم که ایشان خسته بودند و رفتند؛

دوستان دنبال ایشان گشتند که یکی از افراد گفت: 
▬▐آقای لاجوردی در طبقه بالا زمین را تِی می‌کشند و تمیز می‌کنند▌▬

 به ایشان گفتیم: مگر شما خسته نبودید؟ 
 گفتند: چرا
 گفتیم: مصاحبه چطور بود؟
 گفتند: عالی بود،
و من بعد از آن احساس کردم باید بیایم و یک خودسازی داشته باشم، 
من اینجا زمین را تِی نمی‌کشم 【آن غرور و منیت نفسانی‌ام را تِی می‌کشم.】


و حال ماییم که از شهدت تنها اسمش را دانسته ایم .... به راستی که آنان هفت شهر عشق را پیمودند و ما اندر خم یک کوچه ایم ....

۴ نظر
گمـ ـنام

من ، نه !!! تو ...

ته صف بودم. به من آب نرسید.

بغل دستی‌ام لیوان آب را داد دستم.

گفت: من زیاد تشنه نیستم. نصفش را تو بخور

فرداش شوخی شوخی به بچه‌ها گفتم از فلانی یاد بگیرید؛...

دیروز نصف لیوانش را به من داد.

یکی گفت: لیوان‌ها همه‌اش نصفه بود. . . .

۳ نظر
گمـ ـنام

میشه دعا کنی شهید شم ...

وقتی به برخی از دوستان که میگم "مومن دعا کن تا شهید شیم "

رو میکنه به من میگه " اهکی....داداش یه سر به تقویم زدی ؟ الان یه 25 سالی هست که دیگه جنگی نیست ... "

منم که میدونم به این حرفا نیست توجوابش میگم

" حالا شما دعا کن .شاید این دفعه به حرف گربه سیاهه بارون اومد.." .

با یه خنده زورکی بحث رو ترک میکنم. اما نمیدونم شاید من و امثال به خواب هم نتونیم ببینیم که بشیم مثل احمدی روشن ها یا تهرانی مقدم ها ولی....

اصلا بزارین خلاصه بگم 

آقا تولد عممونه . بله ، عمه همه ی ما دلسوخته های اهل بیت. اینم به خاطر این عید این حدیث رو میذارم تا جگر شما هم جلا بیاد .

واقعا اونایی که مثل بعضی دوستای من پوزخند میزنین وقتی همچین درخواشتی ازتون میشه . منظور ما از شهادت که فقط با گلوله مردن نیست. منظور ما اینه که تا آخرین نفس قرار دلمون باشه یا حسین ....

گرفتین مطلب رو ؟ صدا میاد ....

  ? can you understand farsi 

خنده


حضرت معصومه (سلام الله علیها):
هر کس با محبت محمد(ص) و خاندانش بمیرد، شهید از دنیا رفته است.

۵ نظر
گمـ ـنام

عاشقانه بخوان ...

نمازهایت را عاشقانه بخوان. 
حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری، 
قبلش فکر کن چرا داری نماز میخوانی
و با چه کسی قرار ملاقات داری.

آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که دیگر تمام عمر داری تکرارشان می کنی.
تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست ...

┘◄ شهید دکتر مصطفی چمران

۱ نظر
گمـ ـنام

قرار فراموش شده ...


ما از همان اول قرارمان بر این بود که انقلاب پیش برود و ما همان نان و پنیر خودمان که توی همین مملکت به دست می آید می خوریم . . .
ان شاء الله سیاست ما بر این است که حتی اگر قرار شود روزی همه مردم، نان خالی نوش جان کنند، [همین کار را بکنند] ولی با آمریکا بجنگند ... 

شهید بهشتی

۲ نظر
گمـ ـنام