شهادت را نه در جنگ، که در مبارزه می دهند.
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم!
غافل از این که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.
شهادت را نه در جنگ، که در مبارزه می دهند.
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم!
غافل از این که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.
این پست را بعد از اینکه این مطالب رو خوندین بخونین ....
خدایا؛
صفحه شناسنامهام را اینگونه میخواهم.
آرزویش برای من گنهکار که عیب نیست...
هست؟
راه آسمان که بسته نیست...
هست؟
با توام ای من...
راه آسمانت را پیدا کن.
شاید؛
جایی همین نزدیکی...
اصلا ، ای من آلوده تو را چه به حسینی شدن ....
بازهم ، همانند هزاران تکرار گذشته .... برای حسینی شده باید از تو گذشت ای من ...
الهم الرزقنا توفیق الشهاده فی امر ظهور مولانا المهدی(عج) و توفیق الشفاعة الزهرا (س) فی یوم الحساب
1-دو روز روزه بگیرد
2-تعداد1010 بار صلوات بفرستد
3-پنج بار تسبیحات حضرت زهرا(س) را بگوید
4-مبلغ 100 ریال در راه خدا صدقه بدهد
5-به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهرری برود
6-مبلغ 50 ریال برای کمک به هزینه های حرم، به داخل ضریح حضرت عبدالعظیم (ع)بیاندازد.
ادامه مطلب را نیز تقریر نمایید ...
خدایا!
شرمنده که گنده تر از دهانم حرف می زنم
اما ...
من ...
دلم شهادت می خواهد ...
مُردن را که همه بلدند
من دلم از این تابوت ها می خواهد
از همین ها که بوی عشق می دهد
من دلم گنده تر از اعمالم از تو می خواهد ...
کاش طوری زندگی کنم که لایق باشم
اما با این اعمال...
بعید می دانم ...
اما می دانم ...
تو بزرگی ...
ایمان دارم ...
الهم الرزقنا توفیق الشهاده فی امر ظهور مولانا المهدی(عج) و توفیق الشفاعة الزهرا (س) فی یوم الحساب
دستــم کـــه جــــایـی نـمــی رســـد؛
دلــــــم بــه دامـــــانـتــــ !
فـــکــری بـــه حـــالـم کـــن خــــــــدا . . .
عــازمم ..
به سفـــری...
از خـــودم تــا به خـــودم...
الهم الرزقنا توفیق الشهاده فی امر ظهور مولانا المهدی(عج)
و توفیق الشفاعة الزهرا (س) فی یوم الحساب
باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصا امریکا را شکست، و الزاما یکی از دو راه را انتخاب نمود:
یا شهادت…
یا پیروزی…
که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است.
ان شاءالله خداوند قدرت شکستن چهارچوب سیاستهای حاکم و ظالم جهانخواران، و نیز جسارت ایجاد داربستهایی بر محور کرامت انسانی را به همه مسلمین عطا فرماید، و همه را از افول ذلت به صعود عزت و شوکت همراهی نماید.
بهره ای از پیام حضرت امام (ره) به مناسبت پذیرش قطعنامه ۵۹۸
در زمان غیبت به کسی منتظر گفته می شود که منتظر شهادت باشد!
«سردار شهید مهدی زین الدین»
تا حالا غالب کتاب های دفاع مقدس مربوط می شد به خاطراتی در مورد شهادت و معنویت اون فضا و مکان. اما دیدگاه رهبری محدود به معنویت و بعد روحانی جبهه ها نیست و نبوده ، مثلا وقتی که کتاب " پایی که جا ماند " رو ایشون توصیه به خواندن کردند و تاکید کردند که باید جوانب مختلف جنگ رو به صورت کامل و زیبا شرح داد. حالا می تونه فضایی اسارت و سختی بی حد و حصر در زندان ها و شکنجه گاه های بعثی باشه یا اینکه سختی در امداد رسانی و روحیه مقاومتی در خرمشهر که در کتاب "دا" ایشون تاییدش کردند.
اما در بین همه این جوانب تا کنون کمتر کتابی بوده که به شهدا و مهندسین جهاد اشاره کرده باشه و تمام اشاره ی اونها همین قدر میشه در یک فیلم یک بلدوزی هست و شاید خراب باشه و یکی داره تعمیرش میکنه ، همین !
از طرفی دیگه تا حالا طوری در مورد جبهه حرف میزندن که انگاری ، تنها کار رزمنده ها و شهدا نماز خوندن و روزه و ... بوده و هیچ خبری از کار و رحیه جهادی نبوده. اصلا به قول خودم "جنگ رو بیشتر از اون چیزی که هست دوست داشتنی نشون دادن" ، باز خدا رو شکر گروهی از فیلم سازان و نویسندگان زاویه دیدشون رو تغییر دادند و از منظری دیگه ای هم به موضوع نگاه کردند . مثل همین کتاب "عباس دست طلا" .
توی این کتاب اولین نکته ای که یاد میگیری اینه که آقا کار کن . تا جون داری کار کن . یا به قول خود عباس دست طلا که گفت اینقدر سرم شلوغ بود که واسه ی فکر کردن به شهادت وقت نداشتم .
توضیح بیشتر در مورد کتاب رو در ادامه مطلب دنبال کنید .